ویکیپدیا:قهوهخانه/بایگانی ۳۵
بایگانیها |
---|
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰
۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰ ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰ ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰ ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰ ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵، ۵۶، ۵۷، ۵۸، ۵۹، ۶۰ ۶۱، ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۶۵، ۶۶، ۶۷، ۶۸، ۶۹، ۷۰ ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴، ۷۵، ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۷۹، ۸۰ ۸۱، ۸۲، ۸۳، ۸۴، ۸۵، ۸۶، ۸۷، ۸۸، ۸۹، ۹۰ ۹۱، ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۵، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹، ۱۰۰ ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۳، ۱۰۴، ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷، ۱۰۸، ۱۰۹، ۱۱۰ ۱۱۱، ۱۱۲، ۱۱۳، ۱۱۴، ۱۱۵، ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰ ۱۲۱، ۱۲۲، ۱۲۳
|
واژههای هم معنی در بند اول مقالات (نیاز به یک الگوی جدید)[ویرایش]
من برخی اصطلاحات در ویکیپدیا دیدهام که از انگلیسی به فارسی آمدهاند و یک دو جین ترجمه برایشان وجود دارد. مثلاً مقاله وبلاگ را نگاه کنید. اصلاً منظره خوشی ندارد که در ابتدای یک مقاله، همه این واژهها، پشت سر هم ردیف شوند. بند اول هر مقاله، باید کوتاه باشد و به سرعت به شرح مطلب اصلی بپردازد، نه اینکه محلی برای نام بردن معادلها یک کلمه باشد. به نظر من، باید یک الگوی جدید درست کرد که این قبیل کلمات درون آن جای بگیرند. در مقالات اینچنینی، مثلاً این الگو در سمت چپ دیده میشود و بند اول مقاله تمیز خواهد شد.
آیا چنین الگویی وجود دارد؟
امیربهزاد اسلامی ۲۶ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۴۶ (UTC)
- به نظر من با اینکه منظرهٔ خوشی ندارد، اما الگو هم بیخودی صفحه را پر میکند. بالاخره برابرهای یک واژه (مثل: وبلاگ، وبنامه، وب نوشت، تارنگار یا بلاگ) خود یکی از مهمترین اطلاعاتی است که میتوان به یک کاربر دربارهٔ آن واژه داد. البته دربارهٔ این نوشتار به طور خاص اینطور نیست، ولی در مقالات دیگر گاه خواندن همین برابرها به تنهایی اطلاعات کافی را به خواننده میدهد (خواننده در ذهنش به مفهوم کل مقاله «به واسطهٔ آشنایی با برابر آن واژه» میرسد). Wayiran ۲۷ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۳ (UTC)
برای بایگانی قهوه خانه زود نبود؟[ویرایش]
نه. ۱۵۰کیلو بود. فکر اینترنت فرا پرسرعت ایران هم باشید!--ژنرال ۲۶ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)
مقالههای برگزیده[ویرایش]
به نظرم این صفحه کمتر تعقیب میشود. تشویق خوبی برای نویسندگان میباشد.لطفاً سری به آن بزنید و مشارکت کنید.درود و تشکر--کامیار ۲۷ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
شکایت از کاربر:عاصد[ویرایش]
یک نفر این شکایت را به تابلوی مدیران ببرد.
کاربر عاصد مدام در بحث مقالهها چیزهای بدون منبع مینویسد و به تازگی حمله شخصی به کاربران و اطلاعات شخصی آنها را نیز شروع کردهاست که هیچ خوب نیست در ویکیپدیا باب شود. خواهشمندم دسترسی این کاربر را برای همیشه ببندید.(صفحه مشارکتهای کاربر را ببینید)
تگ REF[ویرایش]
استفاده ازref> </ref> > در مقالات برای منبع دهی سه اشکال عمده دارد:
- اول اینکه شماره دهی نادرست است. خیلی پیش آمده که من دیدهام شمارهها چنین شده:۱، ۲، ۳، ۱، ۲، ۱، ۲، ۳، ۴
- شمارهها چرا فارسی نیست؟۱، ۲، ۳
- اگر یک منبع را دوبار در مقاله منبع دهی کنیم یعنی از یک منبع در دو جا استفاده شود مشکل پیدا میکند. مثلاً آنرا شماره ۱۱ میدهد در صورتی که ۸ تا پانویس وجود دارد.
این بیشتر به مدیران مربوط است اما اگر کس دیگری بتواند این مشکلات را حل کند بسیار بسیار ثواب بردهاست.--ژنرال ۲۸ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۱۲ (UTC)
- به نظرم هیچ یک از ایرادهای شما وارد نیست.
- شمارهدهی نادرست نیست. و بستگی دارد شیوهٔ ارجاعتان شیکاگو باشد یا هاروارد ونکوور. برای توضیحات بیشتر بحث کاربر:مرتضا را نگاه کنید.
- شمارهها در در تمام موارد فارسیاست جز در قسمت پانویس که آن مشکل هم کلیتر از مشکل ref است. هرجا فهرست شمارهای باشد شمارهها لاتین میافتد.
- ایراد سوم شما هم بر میگردد به شیوهٔ ارجاع. در بحث کاربر:مرتضا چیزهایی نوشتهام اگر دوست دارید مطالعه کنید. بهآفرید ۲۸ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)
- به نظرم هیچ یک از ایرادهای شما وارد نیست.
- بحث صفحهٔ مرتضا را قبل تر خوانده بودم. به ترتیب:
- این را بنگرید. چه اشکالی در شیوهٔ ارجاع وجود دارد؟
- درست است. در واقع باید سوال کنم چرا فهرست شمارهای فارسی نیست؟ فکر کنم قبل ترها در این زمینه (فارسی کردن فهرسن شمارهای) تلاش کردهاید و نشد. درست است؟
- مگر این تگ بر اساس شیکاگو طرح ریزی نشده است؟ چرا دو پیوند را جداگانه نشان نمیدهد؟
- --ژنرال ۲۸ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۳ (UTC)
- بحث صفحهٔ مرتضا را قبل تر خوانده بودم. به ترتیب:
- ارجاع شمارهٔ ۱۴ مشکل میدارد. چون از name در داخل تگ ref استفاده شدهاست. بقیهٔ ارجاعات شیکاگوییاست این یکی هاروارد/ونکووریاست.
- مشکل دوم ظاهراً به سادگی حلشدنی نیست.
- از این تگ هم برای یادکرد شیکاگویی و هم یادکرد هارواردی میتوان استفاده کرد. به طور خاص اگر از name در تگ ref استفاده شود به سوی هاواردی/ونکووری میرود. برای شیکاگو از name نباید استفاده کرد و هر یادکرد/پانویس باید شمارهٔ مخصوص به خود بدارد. بهآفرید ۲۸ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۵ (UTC): name یعنی مثلاً اگر در url هم nameی وجود میداشت، بله؟ خوب چرا وقتی که هارواردی میشود شمارهها را اشتباه میدهد؟ مثلاً همان طور که عرض کردم شماره ۱۱ میدهد برای ۸ پیوند. دوم آنکه اگر هارواردی است همه چیز تماماً به این مدل در میآید. درست است؟ مثلاً در این مثال تگ ۱۴ام که name دارد کل ریفرنس دهی را به سبک هاروارد-ونکوور شماره گذاری میکند؟--ژنرال ۲۸ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۹ (UTC)
- کل نه. همان را ولی خب ترتیب همهٔ شمارهها به هم میخورد.. منظور از استفاده از name این است: <ref name="bb"> منظور از شماره یازده برای هشت پیوند چیست؟ من مشکلی در مقاله نمیبینم. تمام رفتارش از نظر من قابل پیشبینیاست. بگذارید من بروم یک کم سر و سامانش بدهم. «با [سوء]استفاده از اختیارات مدیریتی» ببینید مشکلاتان رفع میشود یا نه.بهآفرید ۲۸ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)
- نمیشود که! به نظرم تنها شیوه نامهٔ شیکاگو را عملی کنید بهتر باشد تا اینکه ترتیب شمارهها برهم بخورد. و همچنین شما بهتر میدانید که نمیشود نیمی از مقاله به فلان مدل باشد و نیم دیگر بهمان. مشکل من آن مقاله نیست. آن را من باب مثال خدمتتان آوردم. اما باور بفرمایید این تگ به قول معروف یک چیزش میشود! این صفحه را رفرش بفرمایید. آیا شما هم در هر بار شمارگان مختلفی در پانویس میبینید؟ ادامه بحث را بگذارید برای صبح. چون به فراخور وقت، هرچقدر شما قبراقید من خمار!--ژنرال ۲۸ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)
- کل نه. همان را ولی خب ترتیب همهٔ شمارهها به هم میخورد.. منظور از استفاده از name این است: <ref name="bb"> منظور از شماره یازده برای هشت پیوند چیست؟ من مشکلی در مقاله نمیبینم. تمام رفتارش از نظر من قابل پیشبینیاست. بگذارید من بروم یک کم سر و سامانش بدهم. «با [سوء]استفاده از اختیارات مدیریتی» ببینید مشکلاتان رفع میشود یا نه.بهآفرید ۲۸ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)
درباره جایگاه ویکیپدیای فارسی[ویرایش]
درست است که ما الان در رتبه چهلم و بالای زبان یونانی قرار داریم ولی این کل ماجرا نیست. این ترتیب تعداد مقالهها یک سوی قضیهاست و کیفیت کار یک سوی دیگر. ستون سمت راست این جدول عمق هر نسخه ویکیپدیا را نشان میهد. عمق مقالهها یعنی تعداد ویرایشهایی که روی هر مقاله شده و به نوعی یعنی کیفیت آنها. از این جدول در مییابیم که زبانهایی مثل ولاپوک که یک زبان مصنوعی با تنها ۲۰ نفر گویشور (متکلم)[۱] است و الان در رتبه پانزدهم قرار گرفته تنها به خاطر رباتکاری به این جایگاه رسیده و مقاله پرعمق و معتبر بسیار کم دارد. اگر به عمق و کیفیت نگاه کنیم (و نه حجم رباتکاری) رتبه ما در سطح عربی و عبری است ولی البته ویکیپدیای عربی به تجربه من زیاد به مسئله حق تکثیر و منبعگذاری توجه ندارد و کپیکاری در آن موج میزند. عبری را نمیدانم. به هر حال وضع «بهدربخور بودن» دانشنامه ما بهتر از آنی است که در «رتبه ۴۰» دیده میشود.--ماني ۲۹ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۵۰ (UTC)
- این پارامتر depth بحث برانگیز است، چرا که یک معنای دیگر داشتن عمق بالا میتواند این باشد که کاربران مدام بر سر مقالات جنگ و دعوای ویرایشی دارند. و تا آنجایی که ما تا به حال دیدیم، ایرانیها الحمدلله به دین و مذهب و مسئله اسراییل که میرسد حاضرند تا پای قبر بحث و دعوا و مشاجره کنند (حتی اگر به قیمت نابودی کیش و زندگی و مملکت و هویت خودشان هم تمام شود). این ویکیپدیا شده آیینهای از اخلاقیات جامعه ایران.--زرشک ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۲۳ (UTC)
- البته عمقهای خیلی پائین هم نشاندهنده رباتبازی و کپیکاریهای فلهای است. به هر حال به نظر می آید این دو مورد در ویکی ما کمتر از چند ویکی بالاترمان است. جر و بحث هم در کل در ویکی به عنوان چیز مثبتی دیده میشود که مقالهها را صیقل میزند، البته نه زیادیاش :).--ماني ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۳ (UTC)
رتبه چهلم برای ویکیپدیای فارسی دستاورد مهمی است ولی پیش بودن از زبان یونانی که کمتر از ۱۵ میلیون گویشور در کل جهان دارد کار خیلی سختی نیست. فکر میکنم یکی از مشکلات اصلی ویکیپدیای فارسی همگانی نبودن آن است. تعداد محدودی از ویکیبازان فارسیزبان وقت زیادی برای افزودن مطالب به این دانشنامه میکنند ولی قسمت اعظم جمعیت باسواد و اینترنتکار فارسیزبان یا از وجود ویکیپدیای فارسی مطلع نیستند یا اصلا حوصله آن را ندارد. فکر میکنم ما چند مشکل عمده داریم:
- آگاهی عمومی در مورد ویکیپدیای فارسی کم است.
- برای عده زیادی از مردم هنوز فرهنگ همکاری گروهی ناشناخته است، آنها ترجیح میدهند اطلاعات را راحت دریافت کنند و وقتی کار به همکاری میرسد جا میزنند. البته این موضوع بیدلیل هم نیست. اکثر نسل جوان زبان انگلیسی را خوب میدانند و وقتی میتوان اطلاعات مورد نظر را از ویکیپدیای انگلیسی گرفت چرا باید در وپ فارسی دنبال آن گشت، یا چرا اصلا باید به خود زحمت ایجاد مقاله فارسی را داد؟
- هنوز یک راهنمای ساده و آسان برای ویکیپدیا وجود ندارد. راهنماهای موجود در این سایت نیاز به سعی و خطا و صبر و حوصله و شکیبایی زیادی دارد. منظورم این است که اگر یک تازهکار بخواهد در مورد مدرسه یا محله خودش یک مقاله جدید ایجاد کند، واقعا گیج خواهد شد.
- اگر همکاری ویکیپدیایی در سطح مدارس و دانشگاههای ایران تشویق شود، یک ساله جزء ۱۰ زبان برتر خواهیم شد. متاسفانه نظام آموزشی ایران خیلی بر روی خواندن و از بر کردن تاکید دارد و کمتر به مشارکت و پژوهش اهمیت میدهد. کمتر دانشآموزی دنبال چیزی خواهد رفت که جزو تکالیف و نمرهآور نباشد. ولی شاید بتوان این مشکل را از ریشه حل کرد.
در هرحال ویکیپدیای فارسی آیینهای است از وضع کنونی ایران! علی عظیمی ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۲ (UTC)
- به نظر من نوشتن مقاله با کیفیت هم کاربر است و هم وقت گیر است. این مربوط میشود به میزان منابع و تخصص و پیش زمینه کاربران. در کل فکر میکنم با چیز ایده آل خیلی فاصله داریم.۲ مطلب وجود دارد یکی اینکه این دانشنامه همگانی است و مسائل خیلی نباید تخصصی و پیچیده مطرح شوند و دیگر اینکه به اندازه کافی جامع و بدرد بخور و گویا باشند و مطلب را از همه جهات به خوبی برسانند. این مانده به کار خود کاربران. به نظر من اگر کاربران یک خورده هم صبر و تحمل داشته باشند و پاک کاری و حذف سازی بدون دلیل هم نکنند خیلی خوب است. دیدگاه ویرایشی هم مهم است. ایده کاربران در باره دانشنامه ای بودن اینجا. نیت افراد در اینکه واقعا میخواهند چیزی را ویرایش کنند که بدرد مردم بخورد. اجتناب از بحث های پوچ و غیر دانشنامه ای. کمک شایان به ویکیپدیای فارسی. در کل باز هم فکر میکنم با چیز ایده آل خیلی فاصله داریم.Pastorals2007 ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۹ (UTC)
- مطلب دیگر اینکه فکر میکنم دانشنامه جامع فارسی خیلی با زبان انگلیسی دانستن و استفاده از ویکیپدیای انگلیسی فرق دارد. ببینید در متدولوژی های آموزش زبان انگلیسی گاهی وقت ها استفاده از زبان مادری اجتناب ناپذیر است. در ویکیپدیا هم به همین شکل است. کاهی وقت ها شما هر چقدر هم زبان انگلیسی بلد باشید به مطلبی بر میخورید که باید برایتان باز شود تا آن را بفهمید و اگر باز نشود مبهم میماند. اینجا اگر در ویکیپدیای فارسی یک نفر آن را قبلا برای شما باز کرده باشد و به شما ارائه دهد مشکل شما حل است. و مطلب دیگر اینکه دانشنامه فارسی به قول زبانشناس ها حاوی مسائل فرهنگی زبان فارسی است. مطالب جامعه شناسی روانشناسی و غیره مربوط به فارسی زبانان. پس به نظر میرسد ما به دانشنامه فارسی نیاز غیر قابل اجتناب داریم.Pastorals2007 ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۳۴ (UTC)
- من هم قبول دارم: در اروپا در خیلی از کشور ها (هلند، بلژیک، سوئیس، لوگزامبورگ) مردم انگلیسی که هیچ، ۲-۳ تا زبان دیگر هم روش بلدند. و تمام این زبانها از فارسی مقام بالاتری در شمارش رده بندی ویکیپدیا دارند. دانستن انگلیسی میباید بنفعمان باشد. اما دلیل اینکه با وجود این همه نیروی پتانسیل، ویکیپدیای فارسی هنوز از ۳۹ تا زبان دیگر دنیا عقبتر است راحت طلبی افراطی و خودخواهی ایرانیان است (بنظر من). اگر در داخل ایران مردم از دخالت افراطی مذهب (چه از نظر فکری و چه عملا در زندگی روزمره) رنج میبرند، اینجا در آمریکا بر عکس، ایرانیان به hedonism اعتیاد شدید دارند. حاضرند میلیونها برای خرید کاخ بورلی هیلزشان خرج کنند، اما حتی یک قران به مجامع فرهنگی یا ادبیاتی یا آموزشی یا کمک به scholarship به ایرانیان شهر خود هم کمک نکنند (از هر طیف سیاسی که باشد). زمانی که من ریاست کانون ایرانیان دانشگاه تنسی بودم، جر میخوردم تا با ۲-۳ تا داوطلب، یک مراسم فرهنگی جشن نوروز را در شهر ناکسویل بر پا کنیم. اما موقع کباب خوردن و برگزاری مراسم که میشد یک دفعه ۲۰۰ نفر پیداشون میشد. و از دادن ۳ دلار ورودی هم تازه ابراز بیزاری و شکایت میکردند! اونوقت میدیدی توی پارکینگ فرت و فرت ماشین لکسوس و بی ام و ریخته. دوستان منو میبخشن، اما ایراد ایراد ژنتیکی است بنظر من. در ژن ایرانیست که اینگونه باشد. این نظریه شخصی من است.--زرشک ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)
- Sorry for writing in english. I am Iranian. Maybe I should add that one problem for having many high qualified iranians who do not contribute to fa.wikipedia is that, at least in my case, they do not have the possibility to type in persian, while they are rather slow in typing or their computer does not support persian. I have added certain things to fa.wikipedia and allways used virtual keyboards. maybe a virtual keyboard would help. regards.
- قبول دارم. مسائل ژنتیکی، مسائل تربیتی که ریشه در عمق بینش افراد جامعه ما وجود دارد و نسل به نسل منتقل شده. مصرفی گرایی بودن شدید ما و راحت طلبی ما در همه جا. و این همه پتانسیل. تخیل گرایی در مسائل جدی. در اینجا ریاضیات و تاریخ و فلسفه و علم درست و حسابی اشعاری بیش نیستند. راحت طلبی و افراط گرایی و به قول شما hedonism در همه جا و در همه ابعاد زندگی. ولی دوستان در کنار همه اینها آدم های خیلی شریف و خیلی خوش نهاد و فیلسوف هم در کنار ما پیدا میشوند. امروز دوستی باز نشسته برای ماتعریف میکرد که چطور در کشوری خارجی سند های ۲۰۰ ملیون دلاری امضاء میکرده و حتی یک نهار هم از آنها برای خودش و خانواده اش نخورده بود و گریه اش گرفته بود. نمیدانم. خیلی از ما ها هستند که در ها را میکوبند و به کمک احتیاج دارند و باید به این افراد کمک کرد.ببخشید از بحث خارج شدم.
- Dear User, You can use Persian Keyboard very easily. Put your Windows XP Cd. in your drive.Go to "Control Panel", then go to "Regional and Language Options". Go to "Languages" and then click "Install files for complex...". Then go to "Advanced" and choose Farsi. If you do not have standard farsi keyboard have a look at:.وپ:فارسی
- Typing Farsi at first may seem difficult, But soon you begin to learn how to type faster and better, Best.Pastorals2007 ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۱ (UTC).
- Actually, you dont even need to do that. I didnt put in any XP cds. I just noticed that each time I open the editor box on some article here in Farsi Wikipedia, at the bottom left corner of my screen it says: "Press Ctrl+Alt+Space to change to Persian keyboard". Heck I dont know, maybe I had it already installed. As for typing speed, you just get faster as you go along. I applied a Farsi alphabet sticker on top of the keyboard buttons to triple my typing speed. I think I can type pretty fast in Farsi now. So give it a try. There are ways around these problems--زرشک ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)
- Alright, you do not seem to know what you are talking about. Why did you assume that I use Windwz expi. I have ideological problem with windowz and will never use it. I use gnome over debian and I know how to enable persian font support. the problem is keyboard. even having support for persian language, using it occasionally on a english keyboard without persian labels is a problem. regards
ناشنامه[ویرایش]
لطفا برای رفع خستگی سری به این وبگاه بزنید: نانشنامه جایی که منبع بسیاری از مطالب ویکیپدیا در آینده خواهد بود.--92.242.216.2 ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۰۲ (UTC)
- مثل اینکه بهآفرید در آنجا هم مدیر است!--رستم ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)
برای رفع خستگی این را هم میتوانید ببینید. یک جامعه ی کاملاً آزاد، لیبرال و دموکراتیک!--ژنرال ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۵ (UTC)
مطمئن نیستم[ویرایش]
Title این مقاله را از خودم درآوردم. لطفا اگر کسی به فارسی واژه دقیق برگردان را میداند، تصحیحات لازمه را انجام دهاد. منابع فارسی من خیلی محدودند و سررشتهام در واژههای فارسی برگردان محدودتر. تشکرات.--زرشک ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۳ (UTC)
Coronary artery که طبق واژهنامه babilon، میشود شریان اکلیلی. برای آن در گوگل جستجو کردم که ۴۷ نتیجه در بر داشت؛ یعنی این «شریان اکلیلی» تقریبا مورد استفاده قرار دارد. اما در مورد bypass surgery تا جایی که من شنیدهام همان اصطلاح «بایپس» متداول است. متاسفانه من اطلاعات پزشکی ندارم و نمیدانم واژه فارسی برای این عمل داریم یا نه. در هر حال آنچه به نظر من میرسد، عمل بایپس شریان اکلیلی است. البته از سرخرگهم میتوان بهجای شریان استفاده کرد. ٪ مرتضا ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)
- به تراوش ذهنی (!) خودم که رجوع میکنم، میبینم عمل بایپس را شاید بشود عمل بازگشایی ترجمه کرد. اما از یک طرف این ترجمه اصلا متداول نیست و از طرف دیگر، یک تراوش ذهنی است نه یک استناد به واژهگزینی فرهنگستان یا یک مرجع علمی. ٪ مرتضا ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)
- برای بایپس برابر کنارگذر را پیدا کردم و منبعش را در مقاله آوردم. این نشان میدهد که در مورد این جراحی فقط شریان کرونری و کرونر رایج است. اکلیلی در این مورد کاربرد نداشته. عنوان را تغییرمسیر دادم.--ماني ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)
- من فکر میکنم بایپاس درست تر باشد چون امروزه تقریبا اکثر افراد معنی بایپاس را میدانند در صورتی که واژههای کنار گذر ، گذرگاه و یا میانبر اصطلاحات رایج و اختصاصی مترادف بایپاس نیستند.
وازه شریان اکلیلی هم واژهای نامانوس وشاید غلط باشد و واژه شریان کرونر رایجتر و قابل درکتراست. با تشکرمعین ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)
Timline[ویرایش]
کسی میداند چرا کد زیر کار نمیکند؟--رستم ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۲ (UTC)
- مطمئنید کار نمیکند؟ --نوید ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۱ (UTC)
- در فاینال فانتزی اجرا شده است. S.abbasi ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
- ممنون، مثل اینکه [۲] درستش کردید--رستم ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۹ (UTC)
- در فاینال فانتزی اجرا شده است. S.abbasi ۳۱ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
- من فکر کردم منظورتان خود timeline است. من فقط آنرا چپچین کردم و در ابتدای مقاله قرار دادم. البته فکر میکنم بهتر است در زیر صفحه برود و در صفحه صدا شود، چون بسیار ناخوانا است. --نوید ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۵۰ (UTC)
- البته من نه فهمیدم چرا کرد، و نه فهمیدم چرا کار نکرد!. اگر زیر صفحه درست کنید، یکی به تعداد صفحات فضای اصلی اضافه میشود که خوب نیست به الگو انتقالش دادم.--رستم ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۲ (UTC)
- درست است، من هم تغییر مسیر را به حذف سریع فرستادم. --نوید ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)
اصلاحات[ویرایش]
اگرچه مقالات ویکی فارسی با تمام کوشش کاربرانش دارای کاستی هاییست اما چرا این کاستی در شکل ظاهری آن نیز رخ مینمایاند. بهتر است سری به ویکی انگلیسی یا دیگر ویکی ها بزنید تا شکل زیبای ظاهری صفحات آنها را با ویکی فارسی مقایسه کنید. ما اگر اولین نیستیم چرا دومی نباشیم.--213.217.38.20 ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۳ (UTC)
- ممکن است یک مثال بزنید؟ کدام صفحه ویکی انگلیسی یا ویکی دیگر زیباست؟Aparhizi ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۵۲ (UTC)
- فکر میکنم منظورش عکسهاییست که در دیگر ویکیها هست، من هم به تازگی از کنار هر مقالهای که میگذرم یک عکس به آن میافزایم. این کار باعث زیباتر شدن ویکی میشود. Wayiran ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)
- جهت اطلاع بگویم از مجموع تمام عکسهایی که شما در ویکی فارسی بارگذاری کردهاید، ۲ عکس حذف شده، ۷ عکس با حق تکثیر اشتباه، ۹ عکس بدون منبع یا با حق تکثیر نامشخص، ۲ عکس بدون کاربرد و ۱۴ عکس دیگر بدون اشکال قابل ملاحظه بودند. -- میثم ψ ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)
- فکر میکنم منظورش عکسهاییست که در دیگر ویکیها هست، من هم به تازگی از کنار هر مقالهای که میگذرم یک عکس به آن میافزایم. این کار باعث زیباتر شدن ویکی میشود. Wayiran ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)
رباتهای عنان گسیخته[ویرایش]
اکنون که این متن را مینویسم ربات رایانه که متعلق به گردانندهای فارسیندان است مشغول پر کردن صفحهٔ تغییرات اخیر است. آن هم با خلاصهویرایشی غیراستاندارد. ما در اینجا به صفحههای تغییرمسیر «تغییرمسیر» میگوییم ولی گویا «پارسیدوست»ی این را بازگردانی ترجمه کردهاست و به خوردِ ایشان دادهاست یا شاید حتی در منبع کد رباتها وارد کردهاست. به هر حال من معتقدم که ضابطهای تصویب کنیم که راندنِ غیرآزمایشی رباتهایی جز میانویکی منوط به کسب پرچم ربات باشد و مدیران بقیهٔ رباتها را به تشخیص خود توانند بست. اعمال قانون در مورد صاحبرباتان بدون سابقه سختگیرانهتر خواهد بود .بهآفرید ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۰ (UTC)
- در برخی از ویکیها حتی رباتهای میانویکی هم باید ابتدا درخواست پرچم داده و تعداد ویرایش روزانهی خود را در کارکرد آزمایشی مشخص کنند! فکر نمیکنم سختگیری در این مورد ضرری داشته باشد. -- میثم ψ ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۳ (UTC)
- موافقم. در مورد «بازگردانی» هم درست حدس زدید. در کد ربات وارد شده بود که از آنجا که باید ربات با مدیاویکی سازگار باشد (از جمله در ترجمه) من آن را به حال قبل («تغییرمسیر») برگرداندم. ▬ حجت/بحث ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)
- دست شما درد نکند. نکتهٔ دیگر این است که عنوان صحیحتر «اصلاح تغییرمسیر[های] دوتایی»است. بهآفرید ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)
- "راندنِ غیرآزمایشی رباتهایی جز میانویکی منوط به کسب پرچم ربات باشد " خیلی تند نیست؟ ولی اگر رباتی حرف گوش نکرد (بعد از تذکر دادن به زبانی که صاحبش بلد است!)، سریع بیپایان ببندینش--رستم ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۹ (UTC)
- به نظر من با تبصرهٔ «اعمال قانون در مورد صاحبرباتان بدون سابقه سختگیرانهتر خواهد بود» نه. ؛-) بهآفرید ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۱ (UTC)
- "راندنِ غیرآزمایشی رباتهایی جز میانویکی منوط به کسب پرچم ربات باشد " خیلی تند نیست؟ ولی اگر رباتی حرف گوش نکرد (بعد از تذکر دادن به زبانی که صاحبش بلد است!)، سریع بیپایان ببندینش--رستم ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۹ (UTC)
جیمی ولز از ویکیپدیا استعفا میدهد.[ویرایش]
بخوانید♦ مرد تنها ♦ ب ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)
- میگم مرد تنها جان، خیلیها اینجا نمیدونن April's fool چیهها (خنده)!! :))))--زرشک ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)
- خیلی بامزه بود!تازه میخواستیم بخندیم ها♦ مرد تنها ♦ ب ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۹ (UTC)
جریان Ann Coulter چی بوده؟ ؛)--ژنرال ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
- راستی مقالهای درباره دروغ سیزده یا دروغ اول آوریل چه طور باید نوشته بشه؟
- در ویکی پدیای انگلیسی en:April Fools' Day و en:Sizdah Bedar را با سیزده به در مقایسه کنید.--مهدی (غ) ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
- هی! نیمه جانم کردید!
- راستی صفحه اول ویکی خودمان را دیدهاید؟ --Taranet ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۳۸ (UTC)
- از چه لحاظ خانم تارا؟ فرقی کرده؟--ژنرال ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
- کرده «بود» :-). شمار مقالهها بالای ۱۰۰٬۰۰۰ نوشته شده بود. بهآفرید ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)
- از چه لحاظ خانم تارا؟ فرقی کرده؟--ژنرال ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
- راستی صفحه اول ویکی خودمان را دیدهاید؟ --Taranet ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۳۸ (UTC)
- هی! نیمه جانم کردید!
خشت اول[ویرایش]
بهتر نیست در مورد مقالات کوچک تک منبعی، همان تک منبع را به شیوه ی شیکاگو منبعدهی کنیم تا کار آیندگانی که میخواهند مطلب بیفزایند و پس از آن آیندگانی که میخواهند بدانند کدام مطلب منبعدار است و کدام نیست و چه مطلبی از کجا آمده راحتتر شود؟ به قول معروف بهتر نیست خشت اول را راست بنهیم؟ به طور مثال منظورم تبدبل این است به این.--ژنرال ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)
- شدیدا موافقم. کاربران تازهکار هم شیوه منبعگذاری را سریعتر یاد میگیرند. علی عظیمی ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)
- دوست عزیز ژنرال، درصورت امکان در مورد شیوه شیکاگو بیشتر توضیح دهید. آیا در این شیوه در هر قسمت متن شماره منبع را در انتهای همان قسمت میآورند؟— پیام امضانشدهٔ قبلی را Iranvidge (بحث • مشارکتها) نوشتهاست.
- کمی فراتر از آن. توضیحات دقیقتر را میتوانید در اینجا و وپ:منبع ببینید.--ژنرال ۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- به نظر من هم درست، همین است که از اول این شیوه رعایت شود. ٪ مرتضا ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۵۴ (UTC)
- دوست عزیز ژنرال، با تشکر از راهنمایی شما. من هم با این شیوه موافقم. چون مقالاتی هستندکه فقط قسمتی ازآنها دارای منبع است اما مشخص نیست که کدام قسمت هعتبر و کدام قسمت فاقد منبع است.معین ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۲۳ (UTC)
- جناب ژنرال مثل این که تصور بنده و حداقل جناب بهآفرید با شما در مورد شیوهی شیکاگو متفاوت است. من فکر میکنم اول باید این مشخص شود تا همآهنگ شویم. در شیوهی شیکاگو تا جایی که من میدانم ارجاع در پاورقی میآید و منبع با حروف الفبا مرتب میشود در بخش منابع اما در شیوهی شما منبع و پاورقی یکی است. امیدوارم جناب بهآفرید وارد گفتوگو شوند و این بحث سرانجامی پیدا کند. به هر حال تمام مقالاتی که من نوشتهام یا ویرایش کردهام از شیوهی پاورقی-منبع استفاده شده است. با سپاس عزیزی ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۶ (UTC)
- زیاد سخت نگیرید. شیوه ی شیکاگو در این خصوص انعطافپذیر است. بهتر است که شما فهرستی از منابع را به عنوان کتابشناسی (bibliography) را در انتهای مقاله بیاورید اما این محدود کننده نیست. البته سفارش میشود که اگر منبع شما بیش از چهار کلمه بود در پاورقی بصورت خلاصه شده بیاید و سپس در انتهای مقاله مشخصات کاملش (با فرمت مشخص) آورده شود.--ژنرال ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۰ (UTC)
- شیوهٔ شیکاگو انعطافپذیر است. ولی در وپ:منابع گفته شدهاست که بهتر است از شق دوم استفاده شود. یعنی در پاورقی مشخصات کامل منبع نیاید. بلکه بخش کتابشناسی اطلاعات کامل را بدارد. {{یادکرد}} با فرض کاربرد در بخش «فهرست منابع و مآخذ» ساخته شدهاست. استفاده از آن در پاورقی غلط است و نتایج غلط به بار میآورد. شیوهٔ یادکرد کامل مقاله در پاورقی کمی با آنِ کتابشناسی یا فهرست منابع و مآخذ متفاوت است. شیوهنامههای معتبر مبتنی بر شیکاگو هم معمولاً از همین روش (ارجاع خلاصه در پاورقی) استفاده میکنند. بهآفرید ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۸ (UTC)
- زیاد سخت نگیرید. شیوه ی شیکاگو در این خصوص انعطافپذیر است. بهتر است که شما فهرستی از منابع را به عنوان کتابشناسی (bibliography) را در انتهای مقاله بیاورید اما این محدود کننده نیست. البته سفارش میشود که اگر منبع شما بیش از چهار کلمه بود در پاورقی بصورت خلاصه شده بیاید و سپس در انتهای مقاله مشخصات کاملش (با فرمت مشخص) آورده شود.--ژنرال ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۰ (UTC)
- جناب ژنرال مثل این که تصور بنده و حداقل جناب بهآفرید با شما در مورد شیوهی شیکاگو متفاوت است. من فکر میکنم اول باید این مشخص شود تا همآهنگ شویم. در شیوهی شیکاگو تا جایی که من میدانم ارجاع در پاورقی میآید و منبع با حروف الفبا مرتب میشود در بخش منابع اما در شیوهی شما منبع و پاورقی یکی است. امیدوارم جناب بهآفرید وارد گفتوگو شوند و این بحث سرانجامی پیدا کند. به هر حال تمام مقالاتی که من نوشتهام یا ویرایش کردهام از شیوهی پاورقی-منبع استفاده شده است. با سپاس عزیزی ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۶ (UTC)
- به نظر من اگر کسی بخواهد منبع دقیق را برای بخشی از متن مشخص کند، میتواند از «پانویس» استفاده کند و دیگر نیازی به آنچه دوستان «ژنرال»،«عظیمی»،«مرتضی» و «معین» فرمودند نیست. «منبع» با «پانویس» متفاوت است و در شیوهٔ شیکاگو تنها «پانویس» شماره دارد و «منبع» برپایهٔ حروف الفبا نوشته میشود. منبع به معنای نوشتاری است که از آن برای نوشتن مقاله کمک گرفته شدهاست و نه آنکه لزوماً بخشی از متن را عیناً کپی کرده باشیم(این موضوع دربارهٔ نویسندگان کتابها محسوس تر است. یک نسک یا کتاب مجموعهای از بخشهای برگزیده از منابع خود نیست، بلکه بیشتر اندیشهها و تحلیلهای نویسنده را دربر دارد و از آن منابع تنها کمک گرفته شده). در حالی که «پانویس» برای آن بخشهاییست که جای حرف و حدیث زیاد دارد و یا لازم است مدرکی ارائه شود و به شکل تائیدیست برای جملهٔ آورده شده. پانویس (تا آنجه که من میدانم) نیازی به کپیلفت ندارد، چون استفادهٔ منصفانه است برای اعتبار جمله، در حالی که منبع(اگر متن عیناً کپی شده باشد)، باید کپیلفت داشته باشد(اینطور است؟). Wayiran ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۰ (UTC)
- در هیچجا عیناً کپیکردن متن نداریم. چه منبع برخط چه کتاب. شیوه ی شیکاگو که ویکی ما نیز بیشتر از آن پیروی میکند (ویکی انگلیسی هاروارد است) چنین است: من مطلبی را فرضاً از کتاب فواید گیاهخواری استنباط کرده و در ویکی مینویسم. در مورد این کتاب در پانویس چنین مینویسم: هدایت 1385. بعد در فهرست منابع عنوان و مشخصات کامل (به ترتیب آن دقت کنید): هدایت، صادق- 1385- فواید گیاهخواری- تهران- نشر چشمه:55-143. که عدد آخر نشاندهنده ی صفحات مورد استفاده است. این در مورد کتابها.--ژنرال ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)
- به نظر من اگر کسی بخواهد منبع دقیق را برای بخشی از متن مشخص کند، میتواند از «پانویس» استفاده کند و دیگر نیازی به آنچه دوستان «ژنرال»،«عظیمی»،«مرتضی» و «معین» فرمودند نیست. «منبع» با «پانویس» متفاوت است و در شیوهٔ شیکاگو تنها «پانویس» شماره دارد و «منبع» برپایهٔ حروف الفبا نوشته میشود. منبع به معنای نوشتاری است که از آن برای نوشتن مقاله کمک گرفته شدهاست و نه آنکه لزوماً بخشی از متن را عیناً کپی کرده باشیم(این موضوع دربارهٔ نویسندگان کتابها محسوس تر است. یک نسک یا کتاب مجموعهای از بخشهای برگزیده از منابع خود نیست، بلکه بیشتر اندیشهها و تحلیلهای نویسنده را دربر دارد و از آن منابع تنها کمک گرفته شده). در حالی که «پانویس» برای آن بخشهاییست که جای حرف و حدیث زیاد دارد و یا لازم است مدرکی ارائه شود و به شکل تائیدیست برای جملهٔ آورده شده. پانویس (تا آنجه که من میدانم) نیازی به کپیلفت ندارد، چون استفادهٔ منصفانه است برای اعتبار جمله، در حالی که منبع(اگر متن عیناً کپی شده باشد)، باید کپیلفت داشته باشد(اینطور است؟). Wayiran ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۰ (UTC)
- جناب ژنرال ما که همیشه چنین میکنیم و شما در مورد بحث:ابوالحسن صدیقی میفرمودید که نادرست است؟ ظاهرا اختلافی وجود ندارد. البته این که تاریخ بعد از نام بیاید با الگو موجود نمیخواند. در پانویس هم شمارهی صفحه میآید نه تاریخ. عزیزی ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۷ (UTC)
- خوب نیست. مثلاً اینجا را بنگرید. اولاً در متن (پانویس) سال نشر را مینویسد و در کتابشناسی شماره صفحه را. ثانیاً مقاله ی شما به این دلیل به آن شیوه دقیق نبود که در حوزهی مقاله ی شما، برای کتاب و منابع برخط، جدا از کتابشناسی، در پانویس نیز مشخصات کامل را میآورند. مقاله ی شما اینطور نبود.--ژنرال ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۲ (UTC)
- آن موردی که نشان دادید Author date بود. در آنجا یادکردها داخل متنی و در پرانتز است. در اینجا وارد نیست. لطفاً مسائل را خلط نکنید. وپ:منابع را نگاه کنید و از همان پیروی کنید. یادکردهای جناب عزیزی هم بیمشکل است. بهآفرید ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)
- کمی صفحه را پایین بکشید. Notes-Bibliography Style هم دارد.--ژنرال ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۱ (UTC)
- اگر نظرتان به آن بود بخش تاریخ در ارجاع جور در نمیآید. «هدایت ۱۳۸۵» مدخلیت ندارد. بهآفرید ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)
- اما پانویسِ کامل چی؟--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)
- میشود شق اول (در وپ:منابع و شیوهنامه شیکاگو توضیح کامل آمدهاست) که پیشنهاد نمیشود. بهآفرید ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC)
- اما پانویسِ کامل چی؟--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)
- اگر نظرتان به آن بود بخش تاریخ در ارجاع جور در نمیآید. «هدایت ۱۳۸۵» مدخلیت ندارد. بهآفرید ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)
- کمی صفحه را پایین بکشید. Notes-Bibliography Style هم دارد.--ژنرال ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۱ (UTC)
- آن موردی که نشان دادید Author date بود. در آنجا یادکردها داخل متنی و در پرانتز است. در اینجا وارد نیست. لطفاً مسائل را خلط نکنید. وپ:منابع را نگاه کنید و از همان پیروی کنید. یادکردهای جناب عزیزی هم بیمشکل است. بهآفرید ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)
- اگر پیشنهاد نمیشود چرا بسیاری از مقالههای ویکیپدیای انگلیسی به این شیوه (پانویس بسطیافته) منبعدهی میشوند؟ به عنوان نمونه:این این [۳]--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۳ (UTC)
- کسی نگفت «غلط است». لیکن قرار شدهاست یک روش رجحان داده شود. آن روش مختار شیکاگو با فهرست منابع و مآخذ و پانوشتهای کوتاه است. اگر خوشتان نمیآید مسلماً میتوانید از روش دیگری پیروی کنید. اگر میخواهید بدانید که چرا روش کنونی روش مختار است میتوانید برای شروع گفتگوهای من و شروین افشار را بخوانید. (بحث وپ:منابع) در بند اول وپ:منابع هم نوشته شدهاست که اگر روش دیگری بلدید میتوانید همان را ادامه دهید. نکتهٔ آخر مطرح شدن این بحثها پس از اینکه خودتان «خشت اول» را مطرح کردهاید عجیب است.اول میگویید بیاییم همه را یکدست کنیم بعد میگویید آن روش دیگر غلط نیست! بهآفرید ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)
- من از اول گفتهام همه را یکدست کنیم به لااقل یکی از شیوههای شیکاگو و از منبعدهی بیارجاع بپرهیزیم.
- من هم میدانم شیوههای دیگر غلط نیست. شما فرمودید این مدل دومی پیشنهاد نمیشود اما اکنون میگویید همگان مختارند از هر شیوهای استفاده کنند. سردرگمی همچنان حاکم است که کدام ارجح است. اما من فکر میکنم بنا بر ویکیمقالات انگلیسیزبانها پانویس کامل یا به قول شما شق اول بهتر باشد.--ژنرال ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)
- بحث ارجحیت در ویکی فارسی مدتهاست شدهاست. و شق دوم انتخاب شده. در وپ:منابع منعکس شدهاست. کلی هم بحث شدهاست. هزارتا دلیل دارد. یکیاش این است که فهرست منابع و مآخذ میتواند بخش مهمی از مقاله باشد. گاه افراد برای منبعیابی فهرست منابع و مآخذ مقالهها را نگاه میکنند و بس و اصلاً مقاله را نمیخوانند. همانطور هم که قبلاً گفتهام اکثر شیوهنامههای مشتق از شیکاگو از جمله Turabian, Kate L. A Manual for Writers of Term Papers, Theses and Dissertations ذکر فهرست منابع را پیشنهاد میکنند. منابع فارسی نظیر ادیب سلطانی هم فهرست جداگانه منابع و مآخذ را پیشنهاد میکنند. بهآفرید ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)
- من اصلاً این بحثها را درک نمیکنم. اگر میخواهید یکدستی ایجاد شود از وپ:منابع پیروی کنید و دیگران را ترغیب کنید. اگر دوست ندارید. چون زور نیست از هر روشی میخواهید استفاده کنید. ولی دیگر از عدم یکدستی منالید. بهآفرید ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۸ (UTC)
- بحث بین شما و شروین به "کلی هم بحث شده" نمیماند. من احساس میکنم شما در وپ:منابع اعمال سلیقه کردهاید. به عنوان نمونه چرا نباید این قسمت در آنجا بیاید؟ آن عدم یکدستی هم خدمتتان سوء تفاهم شده؛ موضوع چیز دیگری بود. من در آیندهی نزدیک وپ:منبع را بازنگری میکنم و تمام مدلها را در آن قید میکنم. اگر موافقید --ژنرال ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۷ (UTC)
- من اصلاً این بحثها را درک نمیکنم. اگر میخواهید یکدستی ایجاد شود از وپ:منابع پیروی کنید و دیگران را ترغیب کنید. اگر دوست ندارید. چون زور نیست از هر روشی میخواهید استفاده کنید. ولی دیگر از عدم یکدستی منالید. بهآفرید ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۸ (UTC)
- بحث ارجحیت در ویکی فارسی مدتهاست شدهاست. و شق دوم انتخاب شده. در وپ:منابع منعکس شدهاست. کلی هم بحث شدهاست. هزارتا دلیل دارد. یکیاش این است که فهرست منابع و مآخذ میتواند بخش مهمی از مقاله باشد. گاه افراد برای منبعیابی فهرست منابع و مآخذ مقالهها را نگاه میکنند و بس و اصلاً مقاله را نمیخوانند. همانطور هم که قبلاً گفتهام اکثر شیوهنامههای مشتق از شیکاگو از جمله Turabian, Kate L. A Manual for Writers of Term Papers, Theses and Dissertations ذکر فهرست منابع را پیشنهاد میکنند. منابع فارسی نظیر ادیب سلطانی هم فهرست جداگانه منابع و مآخذ را پیشنهاد میکنند. بهآفرید ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)
- من تقریبا هر چه از شیکاگو میدانم از جناب بهآفرید است و به نظرم این روش منطقی و کارآمد است. خلاصه نوشتن پانویس هم معمولا بهتر از کامل نوشتن است وقتی کاملش در بخش منابع آمده است. به هر حال من تجربهیی را در آداب بیقراری انجام دادهام که متشکر میشوم در موردش بنویسد که آیا درست است و خوب است... سپاس عزیزی ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۲ (UTC)
انتقال به انبار[ویرایش]
در مورد چگونگی انتقال پرونده بار و واجد شرایط از ویکی پدیا به ویکی انبار سوال داشتم ،تشکر!--فرزاد خلیفه ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)
- با ربات پایویکیپدیا ممکنن است. این فیلم را ببینید. حسام ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)
- چی؟!--فرزاد خلیفه ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)
- منظورشان این بود که از کدهای پایتون Pywikipedia استفاده کنید. مثلا من اینکار را اینجا کردم: [۴] اگر چند تا چیز دیگر هست در صفحه بحث کاربر:VelvetBot بنویسید، انجامش خواهد داد. --رستم ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
- چی؟!--فرزاد خلیفه ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)
همکاری هفته[ویرایش]
نمیدانم باید بخندم یا ...
خودتان ببینید.--ژنرال ۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)
این چیه؟ ظاهراً قدیمی هم هست. --محسن ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۳ (UTC)
- خرابکاری بود که حذف شد.ممنون بابت یاآوری♦ مرد تنها ♦ ب ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۵ (UTC)
ویکیپدیا آنچه نبود که تصور میکردم[ویرایش]
متاسفانه ویکی پدیا هم در ایران نمیتواند کاری از پیش ببرد خود مدیران سایت اعلام میکنند که قهوه خانه محلی است که هر کسی میتواند مسائل خود را مطرح کند ولی متاسفانه سه تا از مطالب من رو پاک کردند و اگر به لیست نوشته های قهوه خانه نگاهیبکنیم متوجه میشویم که مطالب توسط اشخاص محدودی درج میشود که حاظر به ورود شخص جدیدی به جمع خود نیستند مدیران محترم بخش ویکی فارسی نگذارید از عربها عقب تر باشیم حداقل صفحه اول ویکی گونه به فارسی را ایجاد کنید تا من به ویرایش آن بپردازم مطلب بعدی اینکه چطور میشود سر تیتر یک مقاله را تغییر داد که گویا مدیران بخش فارسی به راحتی این کار را انجام میدهند فارسی را باید پاس داشت ولی نه به قیمت اینکه تمام دانشجویانی که به اینترنت فارسی مراجعه میکنند را با کلمات جدید سر در گم کنیم بابک باباعباسی (مسئول پرتال بیوانفورماتیک ایرانیان http://www.ibp.ir) ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۰ (UTC)
- این گونه سوالات را در ویکیپدیا:میز کمک پیگیری نمایید--Taranet ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)
- دوست گرامی سعی كنيد پيشداوری نكنيد. شايد هم ويرايشات شما با قوانين ويكيپديا سازگار نبوده. با حوصله و شكيبايی علت حذف را در صفحه بحث از كاربرانی كه حذف نموده اند جويا شويد و به بحث بپردازيد. با آرزوی موفقيت برای شما.Pastorals2007 ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)
- وقتی شما راهنمای ویکیپدیا را نمیخوانید، دیگران را به دلیل بیتوجهی خودتان متهم نکنید. لینک صفحات مورد نیاز شما در خوشامدگویی به شما داده شده است. -- میثم ψ ۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۴ (UTC)
- بابک عزیز تمام کاربران ویکیپدیا از اضافه شدن یک کاربر جدید با آغوش باز استقبال میکنند. بسیاری از کسانی که اینجا مینویسند، کاربرانی هستند که ظرف شش ماه یا یک سال گذشته به ویکیپدیا پیوستهاند. همانطور که taranet هم گفت، مطالب شما هم پاک نشده است؛ چون جنبه پرسش و درخواست کمک بوده است، توسط یکی از کاربران به ویکیپدیا:میز کمک منتقل شده است. به هر حال تصور نکنید که شما در ویکیپدیا غریبه هستید؛ همه کاربران اینجا (از جمله من) در حد وسعمان آمادهایم اگر مشکلی داشتید به شما کمک کنیم و از شما کمک بگیریم. البته این واقعیت در اینجا وجود دارد که در آغاز (تا آشنا شدن با ریزهکاریهای اینجا) کمی باید بردباری به خرج دهید، تمرین کنید و سیاستها را مطالعه کنید. اما باور کنید که زیاد سخت نیست. همه کاربران باتجربه اینجا، یک روزی مثل شما تازهوارد بودهاند. ٪ مرتضا ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۲۳ (UTC)
من هم ویکیپدیا را با آنچیزی که تصور می کردم خیلی متفاوت دیدم. بسیاری از کاربران انگار منتظرند از آدم آتو بگیرند. بیاد دارم مقاله ای ایجاد کردم که برچسب در دست ویرایش داشت و همان زمانی که داشتم رویش کار می کردم حذف شد! یا بسیاری کاربران که به قوانین ویکیپدیا به دیده وحی منزل می نگرند بدون تفکر در فلسفه این قوانین و برای هی چیزی تقاضای منبع می کنند. مثلاً برای این عبارت که آش رشته تبریزی از غذاهای محلی آذربایجان است.
در این مدت با کاربران بسیار فعالی آشنا شدم که تنها کارشان عیب گزاشتن و برچسب زدن به مقالات دیگران است باور کنید کپی کردن تک نامزد خذف سریع و بدون منبع کار سختی نیست، کار مفید یعنی یک مقاله خرد ایجاد کنی یا یک مقاله خرد را کامل کنیم.
بسیاری از کاربران فقط به دنبال حضور در بحث های کوبنده ویکی اند نه صفحات مقالات که شاید علت اش این باشد که در صفحه مقالات نمی توان امضا درج کرد. و در آن بحث ها هم تنها به یک مرور سطحی نوشته ها اکتفا می کنند و می کوبند که در حالی که اصلاً نمی دانند چه چیز را چرا می کوبند.
اینها بخش های ناخوشایند ویکی ایرانی است. اما وقتی یک مقاله خرد ایجاد می کنم و قبل از اینکه من کاملش کنم دیگری می آید آن چنان پروپیمان تکمیلش می کند که مقاله من دیگر جای عرض اندام ندارد روحم شاد می شود. یا وقتی در ویکی انگلیسی در کنار برخی مقالات تنها زبانی که وجود دارد زبان فارسی است هرچند که مقاله فارسی خرد باشد و بدون منبع از این که در کنار هم هستیم به خودم می بالم. --Niknafs ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۹ (UTC)
- دوست من، چشمپوشی و گذشت شما، مایهٔ اصلاح دشواریها خواهد شد. شور شما برای ساخت ویکیگونهٔ پارسی را میستایم و بر خود میبالم که هممیهنانی چون شما دارم.
- ویکیگونهٔ پارسی: [۵]
- Wayiran ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- با این گفته موافقم: بر چسب زدن و حذف سریع و قلع و قمع کردن کار ساده ایست ولی مقاله نویسی و تکمیل یک مقاله خرد کار دشوار و وقت گیری است. ولی ویرایش یک مقاله جامع دانشنامه ای باور کنید خیلی ارزش دارد. به نظر من قوانین ویکیپدیا برای یک محیط دانشنامه ای جواب میدهند و فکر نمیکنم اگر این قوانین از طرف کاربران به خوبی رعایت شود مشکل خاصی پیش بیاید.Pastorals2007 ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)
در مورد حضور در قهوه خانه. من هم کاربر قدیمی نیستم ولی در کنار دوستان در همین قهوه خانه حضور دارم و ظاهراً هم جای کسی را تنگ نکردم ولی قهوه خانه اصلاً و ابداً نماینده جامعه ویکی نیست. بسیاری کاربران هر روز کارهار زیادی در ایجاد، تکمیل و ویرایش مقالات انجام می دهند و کمتر به قهوه خانه سر می زنند. ولی کاربرانی که در بحث ها و قهوه خانه مشارکت می کنند عملاً در سرشناس تر می شوند اصلاً بسیاری از کاربران را تنها در بحث ها می توان یافت نه در تارخیچه ویرایش مقالات. که این نه خوب است نه. در مورد دیگر بخش های سخنان شما هم قبل تر نوشته ام. --Niknafs ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۰ (UTC)
سایت هستیم؟[ویرایش]
اینرا اشتباهاً در قهوه خانه قبلی نوشته بودم: --Niknafs ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)
ماجرای این وبسایت چیست؟ صفحه کاربری من در ویکیپدیا در آن کپی شده و لوگوی ویکیپدیا پروجکت دارد که به خود سایت لینک شده. ولی به ظاهر سایت نمی خورد که هیچ ارتباطی با ویکیپدیا داشته باشد. --Niknafs ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)
ظاهراً فقط پروفایل من نیست. این و این و همچنین این را ببینید! ظاهراً یک آرشیو کامل و جامل از ویکیپدیا در سایت هستیم جمع آوری شده. --Niknafs ۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)
- آن هم برای استفاده تجاری!٪ مرتضا ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۱۸ (UTC)
- در صورتی که زیرش نوشته شده بود که گواهی انتشار آن صفحهها جیافدیال است ایرادی نمیداشت. حتی برای استفادهٔ تجاری.سروش ☺گپ ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)
- آن هم برای استفاده تجاری!٪ مرتضا ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۱۸ (UTC)
چنین چیزی نوشته نشده، ظارهراً هم یک رباط تنها لینک ها را دنبال و کپی می کند حتی به صفحه کاربری من هم رحم نکرده. --Niknafs ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۳ (UTC)
- با توجه به این که منبع هم ذکر نکرده، کاری میشود کرد به لحاظ حقوقی؟ ٪ مرتضا ۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۲۲ (UTC)
سوء تفاهم[ویرایش]
- محمدیان گرامی، ایمیلی به من زدهاند ولی متأسفانه به دلیل مشکلات رایانهای (عدم اجازه دانلود مدرک وورد در سر کار و خرابی رایانه در خانه) نتوانستهبودم آن را بخوانم تا امروز.
از همهجا بیخبر بودم تا اینکه در این ایمیل چنین خواندم:
"بعد از سه سال واندی بلاخره از ویکی پدیا خداحافظی کردم. آقایان مدیران (مردتنها) و آقای (رامین) به من بى احترامى كردند، توهین کردند وتهمت زاپاس بازی به من زدند. درست است این کابران همه دوستان من هستند وعلاقهٔ دوستی عمیق بين من وايشان است،... .... دوست گرامى خیلی جاها بسیار مهم از جنوب غرب هرمزگان باقى مانده بود که در نظر داشتم اضافه نمایم ولی خاست خدا چیز دیگر بود. اميدوارم كه يكى از جنوب غرب هرمزگان پيدا شود و چيزهاى كه من نتوانستم انجام دهم تكميل نمايد.
.... با این همه کوشش وپرکاری در نهایت پاداشم این بود. واز نظر بعضى دزد و دورغگو در آمدم.. ....
کسی که همیشه به یاد شماست دوستدارتان: محمدیان"
- این واقعاً مایه تأسف است. من میخواستم الان پاسخی برای ایشان بنویسم ولی دیدم اول بد نیست دوستان اینجا راهکارهایی اگر دارند ارائه بدهند تا موضوع را حل و فصل کنیم و ترتیبی بدهیم تا موضوع هر چه سریعتر حل بشود و بعد پاسخ را بنویسم و مقدمات بازگشت هر چه سریعتر جناب محمدیان به جمع ویکینویسان فراهم آید.--ماني ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)
توجهی به این هم داشته باشید • Яohaŋ ٭ ۱۶ فروردین ۱۳۸۶، ۱۱:۰۵(UTC)
- اگر جناب محمدیان شکایتی در مورد این پیامی که نوشتم داشتند شامل آن قانون خواهم شد.--ماني ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)
- سوء تفاهم نشود، از یادآوری شما ممنونم. اشاره خوبی بود. توضیح این بود که فکر نکنم این پیام بالای من شامل آن قانون بشود. (خودمونیم، بدون گفتوگوی حضوری و فقط از طریق تایپ هم ارتباطها و مفاهمه دقیق مشکله ها!)--ماني ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)
- هر دو طرف، البته این طور فکر میکنم. چون به جناب محمدیان نمیخورد زاپاس عمدی درست کرده باشند و از این حرفها، به مدیران عزیز مردتنها و رامین هم نمیخورد حرفی بیپایه زده باشند. شاید مسئله آیپی مشترک و سوءتفاهمی در کار بوده. باید بحثها یمربوطه را بیشتر بخوانم.--ماني ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)
- در ویکی اجباری در مشارکت نیست. سلام ما را به ایشان برسانید و از ایشان به خاطر تلاشهاشان تشکرکنید. موضوع بهنظر من مختومه است.--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC)
- ممنون، سلام میرسانم. اصل بحث در مورد این موضوع کجا صورت گرفته؟--ماني ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)
- در همین نامهای که به شما فرستادهاند.--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۸ (UTC)
- ممنون، سلام میرسانم. اصل بحث در مورد این موضوع کجا صورت گرفته؟--ماني ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)
- آهان. پس پیش از این بحثی در مورد دلگیری ایشان از مدیران در رابطه با "حساب زاپاس" و علت رفتن از ویکی و غیره صورت نگرفته بود؟--ماني ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۱ (UTC)
- جناب ژنرال بهتر است برای نشان دادن حسن نیت و قدردانی خود، خودتان شخصاً تشکر کنید و سلام برسانید. درود--کامیار ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۲ (UTC)
- آدرس پستیشان را بدهید، بر روی چشم.--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۸ (UTC)
- جناب ژنرال بهتر است برای نشان دادن حسن نیت و قدردانی خود، خودتان شخصاً تشکر کنید و سلام برسانید. درود--کامیار ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۲ (UTC)
- جناب ژنرال اجباری در کار نیست اما دوستان میتوانند از دوستی که میخواهد مشارکت نداشته باشد خواهش کنند که به مشارکت خود ادامه دهد. آیا کسی ایشان را مجبور به شمارکت کرده است که میفرمایید در ویکی اجبار به مشارکت نیست؟ چه چیزی مختومه است. مشارکت ایشان در ویکیپدیا؟ عزیزی ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)
- دوستان! من نسبت به زاپاسبازها بدبینم والّا موضوع دیگری در میان نیست. آنچنان دیدی نسبت به ایشان ندارم و یا اینکه موضوع تا چه حد اثبات شده است بر من پوشیده است. اما حال که میفرمایید، اگر موافقید در صفحه ی بحث ایشان درخواستی شبیه به صفحهی بحث رضا کلانی درست کنیم.--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)
- چه جالب! من هم به زاپاسها بد بینم! • Яohaŋ ٭ ۱۶ فروردین ۱۳۸۶، ۱۲:۱۲(UTC)
- جناب ژنرال وارد صفحهٔ کاربری جناب محمدیان شوید و سپس از منوی راستی برای ارسال پیام استفاده کنید، تشکر--کامیار ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)
- پست الکتریکیاش را مسدود کرده است.--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC)
- ایشان ظاهراً کاملاً ترک ویکی کردهاند! پس در همان صفحهٔ بحث ایشان ادامه دهیم و جناب مانی لینک را میفرستند.--کامیار ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۵ (UTC)
- پست الکتریکیاش را مسدود کرده است.--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC)
- جناب ژنرال وارد صفحهٔ کاربری جناب محمدیان شوید و سپس از منوی راستی برای ارسال پیام استفاده کنید، تشکر--کامیار ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)
- چه جالب! من هم به زاپاسها بد بینم! • Яohaŋ ٭ ۱۶ فروردین ۱۳۸۶، ۱۲:۱۲(UTC)
- دوستان! من نسبت به زاپاسبازها بدبینم والّا موضوع دیگری در میان نیست. آنچنان دیدی نسبت به ایشان ندارم و یا اینکه موضوع تا چه حد اثبات شده است بر من پوشیده است. اما حال که میفرمایید، اگر موافقید در صفحه ی بحث ایشان درخواستی شبیه به صفحهی بحث رضا کلانی درست کنیم.--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)
- من لینک را فرستادهام. هر پیامی هست میشود در صفحهٔ بحث ایشان آورد. مدیران محترم، رامین و مردتنها هم اگر دوست داشتند پیامی در این رابطه در صفحه ایشان بگذارند خوشحال میشویم.--ماني ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۹ (UTC)
- حساب کاربری زاپاس، حسابی اضافهاست که یک ویکینویس ممکن است از آن استفاده بکند و بعضی از ویرایشهایش را با آن نام کاربری انجام دهد. چنانکه جیمبو ویلز گفتهاست: «هیچ سیاستی علیه استفاده از آن وجود ندارد اما معمولاً کار جالبی تلقی نمیشود مگر اینکه دلیل خوبی پشتش باشد.» [۶] Wayiran ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۵ (UTC)
- دوستان فعلا با خود ایشان مشغول مذاکره هستم.انشالله بازخواهند گشت♦ مرد تنها ♦ ب ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)
- انشالله که درست میشود. سپاس از شما.--ماني ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)
- البته تجربه ثابت کرده است که کسانی که ترک ویکی میکنند دیگر بازگشتنی نیستند. خدا کند این دوستمان استثناء باشد.--ژنرال ۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۷ (UTC)
جناب ژنرال چنین نیست، امان ازاعتیاد.--محمددين سنچولی ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)
- ترک ویکی ساده است من قبلا صد بار این کار را کردم :-) اقتباس از مارک تواین! عزیزی ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
من هم اخیراً کردم، اما نشد.((: --محمددين سنچولی ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)
- :-) --سروش ☺گپ ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)
- تایید میشود،خماری بدی دارد! |: --Ariobarzan ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)
- اما اگر اندکی دور باشی و دوباره بیای خیلی حال میده :) من امتحان کردم.--کامیار ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)
- تایید میشود،خماری بدی دارد! |: --Ariobarzan ۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)
اردو[ویرایش]
اینکه واژههای زبان اردو آمیزهای از هندی، فارسی، عربی و انگلیسی است را میدانیم ولی گهگاه سر زدن به اصطلاحات آمیخته این زبان برای فارسیزبانان جالب است. چند نمونه از اردو[۷]:
- بعیدنما : تلویزیون
- برقناطیسی اِشعاع: پرتودهی الکترومغناطیسی
- عکصر : پیکسل (از عکس+عنصر)[۸]
- شمارنده : رایانه[۹]
- آغوشیه یا متحرکشمارنده : لپتاپ[۱۰]
و از اینجا:
- محل وقوع: موقعیت، جا
- خوبصورتی : زیبایی
- شماریات : آمار
- حوالهجات : پیوندها
--ماني ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)
- مرا به یاد دساتیر میاندازد،عکصر!!! گویا این شبهقاره استعداد شگرفی در زبانسازی دارد! --Ariobarzan ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)
ساماندهی کاربران جدید[ویرایش]
احتمالا تا به حال به این نکته توجه کردید که مشکلات زیاد در پذیرفتن کاربران جدید در ویکی پدیا فارسی وجود داره. بیشتر کاربران جدید نمیتوانند با دیگر کاربران ارتباط برقرار کنن. بقیه کاربران جدیدی هم که وارد میشن سعی میکنن در نقاطی که بقیه کاربران متمرکز شدند فعالیت کنن و این یکی از دلایلی که اطلاعات در ویکی پدیا فارسی به طور متعادل رشد نمی کنه. برای مثال بعضی مقالات (به ویژه مقالات سیاسی یا دینی) روزی چند بار ویرایش میشن ولی بقیه مقالات پس از ایجاد شدن رها میشن.
ایده شخصی من برای کنترل و بهبود این وضعیت سازماندهی کاربران جدیده. به این صورت که هر کاربر جدیدی که به ویکی پدیا وارد میشه با توجه به رشته یا علایقش به یکی از پروژهها راهنمایی بشه و نام خودش را در میان اعضای آن پروژه وارد کنه. در آنجا مدیر پروژه مسئولیت آموزش او را بر عهده بگیره. از آنجایی که صفحات راهنمایی موجود در ویکی پدیا خیلی منظم نیستند, یک نفر باید به کاربران جدید آموزش بده تا از کدام صفحات اطلاعات مورد نیاز خودشون را به دست بیارن. این طوری از متمرکز شدن انبوهی از سوالات در صفحات بحث مدیران هم کاسته میشه. از طرفی میز کمک نمیتواند به خوبی پاسخگوی سوالات کاربران جدید باشد چراکه هیچ کاربری تعهدی در قبال پاسخگویی به سوالات کاربران جدید ندارد و به همین دلیل برخی سوالات برای همیشه بی پاسخ میمانند.
از دیدگاهی متفاوت این کار باعث شکل گیری تشکلهای علمی در پروژهها و درگاههای متفاوت میشود و درگاههای مختلف (به ویژه درگاههای فنی مهندسی) را از حالت کنونی خارج میکنه و هر درگاه یا پروژه میتونه مسئولیت ایجاد مقالات مربوط به اون رشته رو بر عهده بگیره و احیانا اگر نیازی به همکاری دو یا چند پروژه برای تکمیل یک پروژه بود کاربران آنها با هم ارتباط بر قرار میکنند. در حال حاضر تعداد زیادی از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشتههای فنی و مهندسی در ویکی فعالند ولی بیشترشان در رشته مورد نظرشان فعالیت نمیکنند.
دوباره اگه از یک دیدگاه دیگه به مسئله نگاه کنیم این کار باعث میشه که کاربرای جدیدی که وارد ویکی پدیا میشن بیشتر مورد توجه قرار بگیرن و حالت کنونی (بیشتر کاربران جنجال ساز مورد توجه قرار میگیرند) تا حدودی از بین بره و این حس در کاربر جدید به وجود آید که حداقل افراد درون پروژه به او توجه دارن. شهدوست§ ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)
- پیشنهاد قشنگی است. فقط مشکلش اینست که ما هنوز پروژهبندی را به فرم آنچنانی مثل ویکی انگلیسی نداریم. فقط یک مشارکت هفته داریم که آن هم متاسفانه گاهاً یک لنگ در هواست.--ژنرال ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۳۱ (UTC)
پیشنهاد قشنگی است ولی هر نوع جهت دهی به نوعی از ذات آزاد ویکی می کاهد. اکنون اگر مقاله ای چندیدن بار در روز ویرایش می شود لابد برای عموم کاربران و بازدیدکنندگان مهمتر است و اگر یک مقاله خیلی کم ویرایش می شود لابد طرفدار کمتری هم دارد. هم اکنون هم بدون این که کسی سازماندهی کند کاربران عملاً روی مقالاتی که به آنها علاقه دارد بیشتر کار می کنند. مثلا من که مقاله جنجال در کشتی را ایجاد کردم اصلاً توقع ندارم کسی آن را ویرایش کند چون یک فیلم بسیار خاص است و اصلاً منابع محدودی برایش وجود دارد. ولی طبیعی است که عنوان دیدنی های کرمان هر روز به دست کرمانی ها و افراد علاقه مند ویرایش می شود.
فکر می کنم بهتر باشد بخش های آموزشی ویکی کامل تر شود تا کاربران جدید سریعتر با محیط آن آشنا شوند به خصوص با این ادیتور بی منطق ویکی.
ویا افراد علاقه مند گروه های مشترک تشکیل دهند و روی موضوعات مشترک کار کنند. ویا هر کسی پروژه مشارکت پیشنهادی خودش را داشته باشد و عده ای برای آن بسیج کند. مثلاً من و برادرم داریم در مورد لورل و هاردی مطلب جمع می کنیم و شاید یک روزی برای تک تک فیلم های ایشان به فارسی مقاله ایجاد کنیم. ولی این که از کاربران جدید بخواهیم به سمتی بروند حتی اگر اجباری هم در کار نباشد احساس خوبی به آدم نمی دهد. --Niknafs ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۰ (UTC)
- شما درست میگویید. یعنی ویکی پدیا فارسی تا حدودی از کاربرانی که به مسایل علمی و فنی علاقه دارند خالی است و یکی از دلایل آن این است که ویکی پدیا فارسی در جذب کاربران جدید مشکل دارد. به نظر شما چرا همکاری هفته لنگ در هواست. چون تعداد کاربران فعال کم است. اگر کاربران فعال سه برابر تعداد فعلی بود آن وقت فقط اگر 1 درصد کاربرها هم در همکاری هفته فعالیت میکردند وضع خیلی بهتری داشت. با نگاهی به امار در بهترین حالت تنها حدود 300 کاربر از 90,000 کاربر نام نویسی کرده, در ویکی پدیا مشغولند و این همان مشکل است. کم بودن کاربران از متعادل رشد کردن ویکی پدیا جلوگیری میکند و به این ترتیب ویکی پدیا فارسی تبدیل به یک پاتق برای کاربرانی با علایق تقریباً یکسان میشود. شهدوست§ ۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۷ (UTC)
- درنهایت ویکیپدیا به سمتی سوق دارد که کاربرانش بیشتر به آن علاقه دارند من رشته ام زمین شناسی است و رشته ام را به شدت دوست دارم ولی تا به حال همت نکردم که در ویکی مقاله زمینشاسی بنویسم یک دلیل اش این است که مقاله علمی و فنی نوشتن که واقعاً به درد بخورد کار ساده ای نیست و اگر هم انجام دهم ترجیح می دهم در جایی چاپش کنم تا در میان مستندات آزاد منتشر کنم. اگر هم در ویکی منتشر کنم می بینم کسی که اصلاً هیچی از زمینشناسی نمی داند می آید و ویرایشش می کند اگر هم اعتراض کنم در صفحه بحث کسانی که اصلاً صلاحیت علمی ندارند می آیند و نظر می دهند و در نهایت هم می شود مثل همان حکایت که یکی شکل مار کشید و یکی نوشت مار و افراد بی سواد شکل مار را نشانه سواد گرفتند.
- از سویی کاربرانی هم که واقعاً به دنبال منابع علمی می گردند کمتر به سراغ ویکی می آیند. در هر حال ویکی نویسان چکیده ای از ویکی خوانان اند. اگر مقاله فنی کمتر می نویسند خواننده کمتری هم هست.
- ولی پیشنهاد من این است که هر کسی که می خواهد در مورد یک موضوع همکار جذب کند. مثلاً من الآن از کسانی که در مورد لورل و هاردی می خواهند کار کنند دعوت می کننم که به من بپیوندند و مقاله ها را میان همدیگر تقسیم کنیم. یک پروژه گروهی که هر کسی خواست برای خودش ایجاد کند و هر کسی خواست در آن مشارکت کند. --Niknafs ۱۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۹ (UTC)
یک پیشنهاد[ویرایش]
من میخواستم ببینم اگه میشه به جز سطر اول که برای معرفی موضوعی، کلمه لاتین رو مینویسیم. تو بقیه قسمت ها سعی کنیم از حروف فارسی فقط استفاده کنیم یعنی مثلا به جای شبکه ABC بنویسیم ای بی سی. دوست دارم بدونم بقیه نظرشون چیه.— پیام امضانشدهٔ قبلی را Femiran (بحث • مشارکتها) نوشتهاست.
- همین الان هم همینطور است. مورد خاصی مد نظرتان است؟--ژنرال ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۳۴ (UTC)
آلان هم همین طور است هرچند من تریج می دادم در مواردی مانند مخفف ها اینگونه نبود. ولی به رسم الکیبورد دوستان گردن می نهم. --Niknafs ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۴ (UTC)
- به نظر من هر دو هم میشود اول کلمه فارسی داده شود بعد انگلیسی داده شود. در ترجمه متون علمی مهم رساندن معنا است. این جا هم مهم این است که معنا رسانده شود.Pastorals2007 ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۴ (UTC)
- من برخلاف شما میخواهم پیشنهاد بدهم که اصل هر عبارت یا اسم برگردان شده را حتما در کنارش یا پاورقی همان صفحه بنویسیم ،اینکار با توجه به بعض ترجمه ها و برگردان های عجیب و غریب - حتی از ناحیه فرهنگستان - بنظرم ضروری می آید و از سردرگمی میان عبارات و اسامی انگلیسی جلوگیری خواهد کرد.صادق بهرامی ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۲ (UTC)
- با کم بودن یا نبودن واژههای لاتین در بدنه مقاله (پس از مقدمه) موافقم، و پیشنهاد صادق بهرامی در مورد پاورقی زدن به عبارات و اسامی ترجمه شده (دست کم اولین باری که در متن ظاهر میشوند) پیشنهاد خوبی است. با این روش هم متن بدنه فارسی خواهد ماند، هم اینکه اگر به املای اصلی واژهها و نامها نیاز داشتیم سرکی به پاورقی میکشیم و مشکل حل میشود. البته شاید برخی از مخففها را بتوان استثنا کرد، اگر به روان بودن و فهم بهتر مقاله کمک کنند. مرور (browse) مقاله (Article)هایی که پر از واژه (Word)های غیرفارسی هستند، خیلی تجربه (Experience) دلپذیری (Pleasant) نیست، تا نظر (Opinion) شما چه باشد؟ علی عظیمی ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۱ (UTC)
- البته منظور من اسامی یا عبارات خاص و همچنین اصطلاحات علمی و تخصصی است که وقتی به بعضی اتاق عملهای فارسی سازی می رود،آنچنان جراحی پلاستیک می شوند که حتی همان منبع صادرکننده لغت هم نمی تواند آن را دوباره به اصلش برگرداند.
مثلا در مقاله « ثابت تراوایی خلاء » اگر اصل عبارت در پاورقی نبود بنظرم کل مقاله بلا استفاده بود.
امااینکه بعض لغات یا عبارات خاص یا اصطلاحات علمی که در اکثر زبانها بهمان شکل انگلیسی استفاده قرار میگیرد و دیگر یک لغت جهانی شده اند - مثل هتل ، تاکسی ، هلی کوپتر ،پلیس ، موبایل و غیره - آیا اصولا لازم است که برگردان شوند یا نه؟ شاید مجال دیگری میطلبد.صادق بهرامی ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)
:))[ویرایش]
تحصیلات عالیه. S.abbasi ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)
- عالیبود.--♦ مرد تنها ♦ ب ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
قیدگریزی[ویرایش]
کانال ۲ هلند امشب برنامه مفصلی داشت در مورد ویکیپدیا، جوانب آن، فلسفه آن و خوب و بد آن. در این برنامه صحبت از این بود که پایهگذاران ویکیپدیا از جنس هیپیهای سابق شمال کالیفرنیا هستند. همان افراد طرفدار آزادی و قیدگریزی. ویکیپدیا یکی از ابزاری است که به انسان قدرت میدهد تا از قید و بند فشار محدودیتهای دولتها و نهادهای حاکم در بیاید و آزاد باشد. وبلاگستان، ویکینویسیها و ژورنالیسم شهروندی، قدرت تعیین تکلیف کردن و محدودسازی که دولتها و حاکمان همیشه داشتهاند را از دستتشان در میآورد. مردم را توانمند میکند. مردمسالاری را نهادینه میکند. همه میتوانند در تعریف و مشخص کردن "واقعیت" مشارکت کنند و سهیم باشند. دیگر یک گروه مخصوص از دولتیها یا "متخصصان" قادر نخواهند بود "واقعیت" را برای بقیه تعریف و بر بقیه تحمیل کنند. مخالفان ویکیپدیا البته میگفتند که با این کار آماتورنویسی بر تخصصنویسی پیشی میگیرد و ارزش کار و تحصیل سختِ متخصصان پایمال میشود. ولی موافقان ویکی میگفتند که این راه آینده است و نمیشود جلویش را گرفت. این روش بهتدریج راه خودش را پیدا خواهد کرد و به کیفیتهای بهتر هم دست پیدا خواهد کرد. برنامه جالبی بود و در آن ویکینویسی فعال از آفریقا به یکی از زبانهای آفریقایی نیز مصاحبه میشد. وی میگفت که افراد بسیاری هستند که تحصیلات عالیه و مدرک ندارند ولی دانش بالایی دارند. قدیم این افراد در آفریقا دانش و دانستههای خود را بهدور آتشی برای هممحلیها تعریف میکردند و آموزش میدانند. آن دانش برای همیشه از دست میرفت و فراموش میشد. با آمدن ویکی، این دانش ثبت و جاویدان میشود.--ماني ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
- سپاس مانی عزیز از این گزارش. دل باید بهحال کسانی سوزاند که میخواهند در ویکی که ماهیتا ضد توتالیتاریانیسم است توتالیتر شوند! چه قیافه مضحکی پیدا میکنند! عزیزی ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)
- در کشوری که فرهنگ ویکی نویسی وجود ندارد، همان نهادها میآیند و افرادشان را در ویکی فعال میکنند و آن به ظاهر اکثریت مقالات را مینویسند و نظرات خودشان را تحمیل میکنند. حالا بماند اینکه تنها با فرهنگسازی نیز کاری پیش نمیرود. تاریخ را همواره قوم حاکم مینویسد ... -- میثم ψ ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۳ (UTC)
- فقط ویکی نیست. کل اینترنت با وبلاگهایش، یوتیوبهایش، تارنماهای خبری شهروندیاش و ویکیهایش سیلی است که به زودی زیر پای همه حاکمان محدودگر را شلتر میکند.--ماني ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۹ (UTC)
- میثم جان! دارد زیر پای این «قوم حاکم» در جهان شل میشود و یکی از شلکنندهها همین ویکیپدیا است. لیوان لبریز نیست اما اینقدر هم خالی نیست. به نیمهی پرش که هر روز پرتر میشود باید دل بست. (تعارض ویرایشی) عزیزی ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
- مانی جان چه تفاهمی :-) عزیزی ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۲ (UTC)
- میثم جان! دارد زیر پای این «قوم حاکم» در جهان شل میشود و یکی از شلکنندهها همین ویکیپدیا است. لیوان لبریز نیست اما اینقدر هم خالی نیست. به نیمهی پرش که هر روز پرتر میشود باید دل بست. (تعارض ویرایشی) عزیزی ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
به Яohaŋ جان. من عضو ویکی هلندی هم هستم. هر جا بری آسمان همین رنگ است.--ماني ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)
- پس برایتان جالب خواهد بود که سری به مقاله و رده رسانه در آنارکوپدیای انگلیسی بزنید. شاید چیزی هم نوشتید! --Taranet ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۵ (UTC)
- میرم بخوانم. ممنون.--ماني ۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۲ (UTC)
- متخصصین بد هم نمیگویند. چون واقعیت این است که دایره آوردن مطالب در ویکیپدیا ۱. محدود است و اینکه ۲. مطالب باید در حد فهم عموم مردم که در واقع استفاده کنندگان آنها هستند بگنجند. اینجا به نظر من این ویرایشگران هستند که باید هنر خود را نشان دهند. یعنی در قالب آوردن مطالب سخت در بیان ساده. این مطلب خودش در دنیای امروز به صورت یک تکنیک و یک فن نوشتاری در آمده است. یعنی اینکه نویسنده دیگر مثل سابق برای خودش مطلب نمی نویسد بلکه برای فهم خواننده می نویسد. البته شاید با وجود این باز هم ویکیپدیا برای باز کردن و طرح یک سری علوم و مسائل تخصصی کوچک باشد، ولی ایجاد ویکیپدیای اینچنینی برای استفاده عمومی مزایای خاص خودش را هم دارد.Pastorals2007 ۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۱۴ (UTC)
پس چی شد؟: درباره مقالات برگزیده برای صفحه اصلی[ویرایش]
از زمان پیوستن به جمع کاربران ویکی پدیای فارسی، نظر من (مانند خیلی دیگر از کاربران) بر این بوده که مانند ویکی های دیگر، خلاصه ای از یکی دو مقاله خوب در صفحه اصلی بیاید. بحث های زیادی در این باره می شد اما بطور خاص، اعضایی از گروه مدیران به شدت و تنها با استدلال «نداشتن مقاله های درخور» مانع از تغییر صفحه اصلی فعلی و گنجاندن گزیده مقالات در آن می شدند. به همین علت من حدود ده ماه قبل پروژه ویکیپدیا:پروژه مقالههای صفحه اصلی را کلید زدم. هدف این بود که با انتخاب کاربران، مقاله های خوب برای درج در صفحه اصلی برگزیده شوند. استقبال خوبی هم شد و قاعده و قانونی هم برای آن گذاشته شد. اما مانند خیلی طرح های دیگر، این یکی هم مشمول مرور زمان شد و کسی هم نام آن را به ویکیپدیا:مقالههای برگزیده تغییر داد تا همه فراموش کنیم که اصلا هدف از برگزیدن این مقالات چه بوده است! من قصد بحث بیشتر در این باره را ندارم و پروژه مذکور را هم خاتمه یافته می دانم. اگر هم قوانین ویکی پدیا اجازه بدهد خواهان حذف کل پروژه و صفحات آن هستم چرا که با مراجعه به آن و دیدن مشارکت جدید در آن بخش، احساس سرِکار رفتن بیشتری به من دست می دهد. خودِ بزرگان، هر وقت دوست داشتند شاید فکری به حال صفحه اصلی و مقالات منتخب برای آن کنند. سعید ۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۰۲ (UTC)
- اتفاقا به نظر من این موضوع اصلا به دست فراموشی سپرده نشده است؛ هرچند که پیشرفت آن کند است. البته این کند بودن پیشرفت ممکن است به دلایل مختلفی باشد از جمله این که واقعا یافتن مقالههای برگزیده در ویکیپدیای فارسی دشوار است. در کل به نظر من سعید عزیز شما و دیگر دوستانی که در این زمینه اقدام کردهاید (مثل آقای عزیزی) کار بسیار مهمی انجام دادهاید. اما درختی که کاشتهاید کمی طول میکشد تا ثمر بدهد (تقریبا تمام درختان ویکیپدیا چنین حالتی دارند!) پس شما هم صبر پیشه کنید. ما هم در کنار شما هستیم تا رسیدن به دست کم 100 مقاله برگزیده. ٪ مرتضا ۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۰۷ (UTC)
- مرتضا جان! چرا ۱۰۰ مقاله؟ چرا با ده مقاله نشود شروع کرد. مثلا دو هفته یکبار عوض کرد و بعد وقتی تعداد بیشتر شد هر هفته و شاید روزی هر روز. عزیزی ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)
- فکر کنم در این چند روز اخیر تحول شگرفی در این بخش روی دادهاست. با این کار کاربران هم تشویق میشوند که مقالهٔ برگزیده بنویسند و هم در تکمیل مقالات در آستانهٔ برگزیدگی همکاری کنند. همکاری کاربران در مقالهٔ اخیر، یوری گاگارین، بسیار خوب و مثبت بود و مقالهای برتر از خیلی از ویکیهای دیگر نوشته شد و هنوز هم ادامه دارد. با راه افتادن همکاری هفته و این بخش میتوان حداقل هر هفته یک مقالهٔ برگزیده نوشت. باید این دو بخش را به هم ارتباط بدهیم. مقالاتی که در همکاری هفته نگارش میشوند هم شایستهٔ برگزیده شدن هستند. من آیندهٔ این بخش را بسیار مثبت میبینم. اصولاً یکی دو ماهی است که جو ویکیفارسی تغییر خوبی کردهاست و تعاملات و همکاریها بسیار رشد کردهاست؟ موافقید؟ لطفاً نظرات خود را بنویسید. تشکر--کامیار ۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۴۶ (UTC)
- بهنظر من با تمام سنگاندازیها و مشکلات و بایکوتهایی که کردند اما پروژه دارد جواب میدهد و شوق مقالهی برگزیده نوشتن در بین کاربران را بالا برده است. اگر از چند ماه پیش صفحهی اصلی عوض شده بود و این مقالات در صفحهی اصلی میآمد الان وضع خیلی خیلی بهتر بود. اما به هر حال گروهی دشمن مقالهنویسهای ویکیپدیا هستند و میخواهند مقالهنویسها را مایوس کنند و از ویکیبرانند. اما مهم نیست صد سال هم که طول بکشد حقیقت برهمهگان روشن خواهد شد. عزیزی ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)
ویرایشگر WYSIWYG برای ویکیپدیا[ویرایش]
من انتظار داشتم بعد از این همه مدت سابقهی ویکیپدیا، به ویرایشگر برای این که درگیر کدهای ویکیپدیا نشیم وجود داشته باشه. ولی چیزی پیدا نکردم.
- ویرایشگر WYSIWYG برای نرمافزار وجود دارد، اما در ویکیپدیا آن را نصب نکردهاند. ▬ حجت/بحث ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۹ (UTC)پ
- اپن آفیس (از نسخهٔ ۲٫۳ به بعد) میتواند به خوبی نوشتهها را به قالب مدیاویکی (همان ویکیپدیا) ذخیره کند. امیرمسعود ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۱۶ (UTC)
- دربارهٔ میزان کارایی ویرایشگر بگیر و ببینی که حجت میگوید شک دارم. خوشحال میشود بیشتر دربارهٔ آن بدانم.(بگیر و ببین ترجمهٔ من برای ٌWYSIWYG است.)--سروش ☺گپ ۱۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
- اپن آفیس (از نسخهٔ ۲٫۳ به بعد) میتواند به خوبی نوشتهها را به قالب مدیاویکی (همان ویکیپدیا) ذخیره کند. امیرمسعود ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۱۶ (UTC)
ویکی مانیا[ویرایش]
به نظر من املای همکنون درست نمیباشد. الف اکنون به چه علت حذف شدهاست؟ من همچین املایی در زبان فارسی ندیدهام. لطفاً در صورت اشتباه بودن آن را اصلاح کنید!--کامیار ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۴۱ (UTC)
- با شما موافقم. به نظرم هماکنون تنها شکل ممکن برای این ترکیب است. سعید ۱۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۰۵ (UTC)
یکی پیشنهاد[ویرایش]
میگم چطوره بهجای / در کنار تنبیه قطع دسترسی برای کاربران، این تنبیه را نیز درنظر بگیریم که کاربر مورد نظر مثلا به جای قطع دسترسیاش مجبور شود اول مقدار معینی مقاله بیخطر (مثل سیبزمینی ، پیاز ) درست کند بعد اجازه ویرایش عادی داشته باشد؟ مثل قوانین جزایی جدیدی که بعضی جاها اعمال میکنند. اینطوری هم کاربر موردنظر احساس بهتری خواهد داشت و هم برای ویکیپدیا مفیدتر خواهد بود. --Taranet ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)
- کار داوطلبانه با اجبار سازگاری ندارد. حسام ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
- مگر اینجا دادگاه است؟ بیگاری! آن هم در ویکی؟ پیشاپیش همه انجام میدهند.--کامیار ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۳ (UTC)
- به نظر من ایدهٔ خوبی است ولی بهکار بردن آن در ویکی را پیشنهاد نمیکنم. چه معیاری وجود دارد که او مقالهٔ سیب زمینی پیاز را با اطلاعات درست بسازد، آیا ما پلیس بگذاریم که چک کند و ... همانطور که گفتم در حد ایده، بسیار جالب بود. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۲ (UTC)
کمی بیشتر در این مورد فکر کنید! در ویکیپدیا میتوان عملیاش کرد. (برای چک کردن که مطمئنم تمام کاربران بدون اینکه از آنها خواسته شود و از روی کنجکاوی مقاله را بررسی خواهند کرد!! درمورد بیگاری کشیدن، خب از قطع دسترسی که بهتر است!) --Taranet ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۰۱ (UTC)
منبع فارسی[ویرایش]
نظر دوستان چیست که این بند از سیاست اثباتپذیری را برای زبان فارسی بومیسازی کنیم؟ یعنی مطالب از این پس باید تنها به منابع فارسی ارجاعدهی شوند.--ژنرال ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۸ (UTC)
به نظر شما منابع زبان فارسی محدود نیستن ؟ --شهباز ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۲ (UTC)
من موافقم که تنها اگر منبع فارسی وجود داشت، منبع انگلسی حذف شود. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۷ (UTC)
حالا به نظرتان هنگامی که دانش به زبان انگلیسی تولید میشود، منبع فارسی با کیفیت معادل برای یک دانشنامه موجود است؟--میثم ψ ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)assuming the availability of an English-language source of equal quality
- دانش تنها به زبان انگلیسی تولید نمیشود، بلکه در کوتاهترین زمان به انگلیسی برگردان میشود. منابع فارسی هم کم نیستند و کیفیتشان هم پایین نیست. اگر در کتابهای کتابخانهٔ ملی جستجو کنید، میبینید که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آنجا با بهترین کیفیت یافت میشود، ولی شاید یافتنشان کمی دشوارتر باشد. حتی علوم جدید نیز به سرعت به فارسی ترجمه میشوند.Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
- اتفاقاً شیر مرغ تا جون آدمیزاد چند سال قبل را فقط میتوانید پیدا کنید. تنها پروسه اضافه شدن کتاب به دیتابیس (و نه قرار گرفتن در دسترس) نزدیک ۱ سال طول میکشد و برای مثال در تکنولوژی معمولاً مطالب تاریخ مصرف گذشته به خوانندگان میرسد. میتوانید با اهدای یک کتاب امتحان کنید! حسام ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۴ (UTC)
- من که در زمینه تخصصی خودم (Parallel DTMD) (به فارسی: دینامیک مولکولی زمانگسسته موازی) منبع فارسی نمیشناسم. اگر شما میشناسید به من هم معرفی کنید. کیفیت ترجمه نیز با اصل هرگز قابل مقایسه نیست! -- میثم ψ ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)
- دانش تنها به زبان انگلیسی تولید نمیشود، بلکه در کوتاهترین زمان به انگلیسی برگردان میشود. منابع فارسی هم کم نیستند و کیفیتشان هم پایین نیست. اگر در کتابهای کتابخانهٔ ملی جستجو کنید، میبینید که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آنجا با بهترین کیفیت یافت میشود، ولی شاید یافتنشان کمی دشوارتر باشد. حتی علوم جدید نیز به سرعت به فارسی ترجمه میشوند.Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
- فکر نمیکنم اینگونه باشد! به محض انتشار کتابی در ایران، آن کتاب به کتابخانهٔ ملی افزوده میوشد. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۷ (UTC)
- مخالفم. منابع ما بسیار محدودند. مثلاً در زمینهٔ علمی الان در دانشگاههای کمی معتبرتر استادان منابع اصلی را پیشنهاد میکنند. منابع ما در زمینه علوم دانشگاهی در بعضی زمانها به ربع قرن پیش باز میگردند و با توجه به تغییرات روزانه در علوم این درست نیست منابع بهروز را صرفاً به دلیل خارجی بودن نپذیریم. در جایی که کیفیت مشابه وجود داشت موافقم .ولی هرگز موافق محدود کردن خودمان به منابع بسیار بسیار محدود و قدیمی و حتی در بعضی موارد جهتدار فارسی نیستم. پر واضح است در جاییکه منبعی با همان کیفیت خارجی آن یافت شود بهتر است از آن استفاده کنیم و فکر کنم تا به حال نیز چنین بوده است. مقلاً من نزدیکی یک هفته گشتم تا کتاب تاریخ امپراطوری هخامنشیان نوشتهٔ پییر بریان، کتابی کامل درباره تاریخ هخامنشیان را بیابم. ولی به زبان اصلی آن حتی در ایران و در روی اینترنت راحتتر قابل دستیابی میباشد. تشکر --کامیار ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)
- مشکل این است که تمام کاربران اینجا انگلیسی نمیدانند. انگلیسیدانستن هم شرط لازم برای کاربر ویکیشدن نیست. در نتیجه کاربران نمیتوانند درستی یک منبع را بررسی کنند و اثباتپذیری آن به خطر میافتد. مثل اینکه برای ما از یک منبع چینی منبع بیاورند.--ژنرال ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۳ (UTC)
- خوب میتوانیم بخشی بگذاریم که اگر کاربرانی نسبت به منابع انگلیسی مشکوک هستند، آن را در آنجا بگذارند تا کاربران انگلیسیدان بخش مربوطه را برگردان کنند! Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
- نمیشود. منابع باید برای همگان در دسترس و قابل فهم باشد.--ژنرال ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
- خوب میتوانیم بخشی بگذاریم که اگر کاربرانی نسبت به منابع انگلیسی مشکوک هستند، آن را در آنجا بگذارند تا کاربران انگلیسیدان بخش مربوطه را برگردان کنند! Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
- ایجاد بخشی برای ویراستارانی که میخواهند از منابع انگلیسی استفاده کنند. در این بخش متن انگلیسی و ترجمهٔ فارسی(سطر، پاراگراف ...) مربوطه آورده میشود و سپس بدست دیگر کاربران به شکل تایید شده در میاید و مهر تایید میخورد و دیگر امکان استفاده از آن در پانویسها بهوجود میآید. اگر کسی منبع فارسی پیدا کرد، انگلیسی حذف میشود.
- به نظر من ما باید کار را از بُن درست کنیم، باید آموزشهایی برای تسریع در یافتن منابع فارسی داده شود. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
- این که فرمودید همان تاریخچه مقاله و صفحهٔ بحث است و نیازی به جای جدیدی نیست. خود مقاله در دسترس است و اگر مغایرتی و یا چیزی پیدا شود در صفحهٔ بحث آورده میشود و با چند کاربر دیگر بحث میشود و نتیجه حاصل! کار را نباید پیچیده کرد. البته جناب ژنرال درست میگویند و همه انگلیسی نمیدانند تا اثباتپذیری را بررسی کنند. البته راهکاری مانند الگوی درخواست منبع و یا برچسب بهبود منبع هم برای همین آورده شدهاست و تا حدی گره گشاست.--کامیار ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- نظرتان دربارهٔ آموزش و تبادل تجربه روشهای بهتر برای یافتن منابع فارسی چیست؟ به عنوان مثال من با سایت mibosearch.com آشنا نبودم و به لوح فشرده دهخدا هم دسترسی نداشتم، ولی از وقتی با این سایت آشنا شدم، در بسیاری از ویرایشها از آن بهره جستم. شاید روشهای بسیاری باشند که اگر تبادل تجربه کنیم، بسیار سریعتر و بهتر میتوانیم به منابع فارسی دسترسی داشته باشیم. یک نمونهٔ دیگر از این تجربهها که الان یادم آمد(ولی ربطی به منابع فارسی ندارد) استفاده از ترجمهٔ متن گوگل است [۱۱] که با استفاده از آن میتوان علاوه بر منابع انگلیسی از منابع و ویکیهای روسی، فرانسوی، ایتالیایی، عربی، اسپانیایی، آلمانی، یونانی و ... استفاده کرد. این کار برای شخص من بسیار بسیار کارا بودهاست. گاهی مطالب حتی در انگلیسی هم یافت نمیشود که در دیگر زبانها جستجو نتیجه داد. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)
اهمیت چندانی نمیدارد که کاربران انگلیسی میدانند یا نه و لذا آیا میتوانند صحت ارجاع به منابع انگلیسی را شخصاً باز رسند یا خیر . کما اینکه اهمیت چندانی نمیدارد اگر شماری از کاربران به خاطر تفاوت در میزان دانش و سررشته در زمینههای مختلف برخی مقالههای ویکیپدیا را کاملاً نتوانند فهمید. معنی اثباتپذیری این است که در مقام نظر بتوان ارجاع را ردیابی کرد و آدرسدهی ارجاع دقیق باشد. محدودیتهای سلبی تنها هنگامی مطرح است که منابع دیگری با همان محتوا و بی این محدودیت وجود بدارد. یعنی اگر دو منبع با اعتبار یکسان و سخن یکسان پیرامون موضوعی هست ارجاع به منبع فارسی و بیشتر قابلدسترس مرجح است. همین.— پیام امضانشدهٔ قبلی را بهآفرید (بحث • مشارکتها) نوشتهاست.
با این که ارادت ویژه ای به زبان فارسی دارم فکر می کنم با هیچ پیشنهادی به این اندازه مخالف نبودم. در زمینه های تخصصی که اصلاً منابع فارسی با انگلیسی برابری نمی کند. من در رشته خودم که زمینشناسی است مثال می زنم. حتی یک کتاب کامل در زمینه فسیل شناسی و کانی شناسی که از بخش های عمومی زمینشناسی اند نداریم. تنها کتاب دیرینه شناسی مهره داران ایران هم در سال چهل و شش چاپ شده. در هر حال امروز انگلیسی زبان جهانی است و حجم منابع موجود به این زبان با هیچ زبان دیگری قابل مقایسه نیست. دیگر اینکه سری را درد نمی کند دستمال نمی بندند. حالا منابع انگلیسی باشد چه اشکالی دارد؟ اگر کاربری نمی تواند متن انگلیسی را بخواند ولی ترجمه فارسی به نظرش دور از ذهن می آید بهتر است روی آن بحث کند و از نویسنده بخواهد دقیقاً جملاتی که به آن ها استناد کرده را بنویسد و آن موقع دیگر کاربران به راحتی نظر می دهند که تا چه حد صحت دارد. در هر حال دسترسی به منابع انگلیسی موجود در اینترنت راحت تر است تا کاویدن آرشیو کتاب خانه ملی که شاید برای بسیاری کاربران غیر تهرانی از یادگیری یک زبان دیگر مشکل تر هم باشد. --Niknafs ۱۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)
سید جمالالدین افغانی![ویرایش]
در ویکیپدیای انگلیسی نام او را «Jamaluddin al-Afghani» نوشتهاند. افغانیها میگویند او افغانیست و زادهٔ اسدآباد افغانستان، ایرانیها میگویند ایرانی و زادهٔ اسدآباد در همدان ایران. ایراندوستان اگر در بحث این مقاله در ویکی انگلیسی [۱۲] از اسدآبادی(که نه بیانگر ایرانی بودنش است و نه افغانی بودنش) حمایت کنند، سپاسگذار میشوم. سیدجمال یکی از تاثیرگذاران در ایران بودهاست و به نفع ایران نیست که جهانیان افغانی بودن او را که اثبات هم نشده بپذیرند. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)
- این مسائل را با لشگرکشی حل نمیکنند. حسام ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۵ (UTC)
- من مقصودم لشگرکشی نبود، بلکه منظورم این بود که اگر کسی اطلاعات کافی و توانایی بحث را دارد، این کار را انجام دهد. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)
- در اصل واژهٔ افغان برای یک قوم خاص در افغانستان (قوم پشتون) به کار برده شدهاست و قطعا وی پشتون نبوده است. در هر صورت اگر او از اسدآباد افغانستان بوده باشد یا از اسدآباد ایران چندان مهم نیست. همانگونه که میدانیم مردم دو کشور تا همین دویست سال و اندی پیش یک ملت بودند. Hermion آوریل ۲۰۰۸، ۲۱:۳۶ (UTC)
- درود بر تو. موافقم. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)
- عنوان درست برای یک مقاله مهم است و اینکه ایران و افغانستان روزگاری یکی بودهاند دلیل بر انتخاب نام اشتباه برای مقاله نخواهد بود. عنوان مقاله او در دانشنامه بریتانیکا که اعتبارش بسی بالاتر از هر دانشنامه دیگریست، Jamāl ad-Dīn al-Afghānī (جمال الدین افغانی) است و در خود مقاله آمده:
- درود بر تو. موافقم. Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)
- Despite the appellation Afghānī, which he adopted and by which he is known, some scholars believe that he was not an Afghan but a Persian Shīʿite (i.e., a member of one of the two major divisions of Islām), born in Asadābād near Hamadan in Persia. An appreciable part of Afghānī's activities took place in areas where Sunnism (the other major division of Islām) was predominant, and it was probably to hide his Persian and Shīʿite origin, which would have aroused suspicion among Sunnites, that he adopted the name Afghānī.
- پس نام افغانی نامی است که او خود نیز آنرا پذیرفته و فقط برخی محققان او را پارسی شیعه میدانند و دلیل آنها هم ذکر شده. اما در هر صورت نام درست او جمال الدین افغانی است. سیمرغ کوچولو ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۶ (UTC)
- سخن شما کمی طفرهآمیز است. خصوصاً قسمت «فقط برخی» محققان. همان «برخی» محققان نظرشان در دانشنامهٔ بریتانیکا اعمال شدهاست. اگر بالای صفحه را ببینید نوشتهاست متولد ایران. بهآفرید ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۶ (UTC)
- با درود به بهآفرید عزیز بله آنرا دیده بودم. برای آنکه آن زمان افغانستان جزو ایران بود اما منظور من عنوان درست مقاله بود. نام او جمالالدین افغانی بوده و نه اسدآبادی. تازه نگفتم که نظر برخی محققان نباید اینجا بیاید. و یک چیز دیگر فعلا که نظر این بعضی، بر کل مقاله سید جمال الدین حاکم است. یک مقاله دیگر درباره او: 1 سیمرغ کوچولو ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۹ (UTC)
- درود بر شما هم. :-) بالای صفحه گفتهاست now Iran و نه now Afghanistan. اگر در بخش جداشده از ایران بودی، گفتی now Afghanistan. به هر حال من قصد بحث راجع به سید نمیدارم. فقط احساس کردم که از چالش کشیدن عقیدهای که شاید برخی ایرانیان بدان دلخوش باشند، کمی محظوظ میشوید، کاری در راستای دفاع از ضعیف (ضعف در قدرت) به خاطر ضعیفبودنش -- فارغ از محق بودنش. [لطفاً این حرفهای مرا پای کشف نیّت مگذارید]: راستی مقالهٔ ایرانیکا را دیدهاید و البته به مراتب معتبرتر بریتانیکاست. (به خاطر موضوع مقاله). در همان بند اول گفتهاست که انبوه اسناد و مدارک از ایرانی بودن وی حکایت میکنند. مقاله را هم یک خارجی نوشتهاست. در مورد عنوان با شما تا حدی موافقم. چون ایرانیکا هم ذیل افغانی آوردهاست. بهآفرید ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۳ (UTC)
- با درود به بهآفرید عزیز بله آنرا دیده بودم. برای آنکه آن زمان افغانستان جزو ایران بود اما منظور من عنوان درست مقاله بود. نام او جمالالدین افغانی بوده و نه اسدآبادی. تازه نگفتم که نظر برخی محققان نباید اینجا بیاید. و یک چیز دیگر فعلا که نظر این بعضی، بر کل مقاله سید جمال الدین حاکم است. یک مقاله دیگر درباره او: 1 سیمرغ کوچولو ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۹ (UTC)
- سخن شما کمی طفرهآمیز است. خصوصاً قسمت «فقط برخی» محققان. همان «برخی» محققان نظرشان در دانشنامهٔ بریتانیکا اعمال شدهاست. اگر بالای صفحه را ببینید نوشتهاست متولد ایران. بهآفرید ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۶ (UTC)
- چند چیز در پاسخ به "سیمرغ کوچولو"
- اول اینکه "دانشنامه بریتانیکا که اعتبارش بسی بالاتر از هر دانشنامه دیگریست" غلط است. در حضور منبع دست اول، در صورت مته به خشخاش گذاشتن میتوان حتی منابع دست دوم را نیز از جمله این بریتانیکا را حذف کرد. نمونهاش مقاله : خوارزمی در ویکی انگلیسی. !--رستم ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۵ (UTC)
- "برای آنکه آن زمان افغانستان جزو ایران بود" نیز غلط است. فکر کنم پس از ماجرایی در زمان محمد شاه، هرات هم دوفاکتو از ایران جدا بود، چه برسد به زمان شاه شهید. --رستم ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۵ (UTC)
- من ابتدا پاسخ بهآفرید را میدهم که خود میدانند اعتبار بریتانیکا را من و شما تعیین نمیکنیم، بلکه مراجع علمی قبلا تایید کردهاند و لطف کرده و اینجا نوشتند. در مورد تغییر عنوان مقاله به الافغانی هم نظر ایشان مثل من مثبت است. اما آیا افغان ها آن زمان جزو ایرانیان حساب نمیشدند؟ در جواب کاربر رستم باید بگویم که حذف کردن اطلاعات از بریتانیکا که من افزودم خرابکاری است و به این کار ادامه ندهند چون بریتانیکا معتبرترین دانشنامه روی زمین است سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۰۴ (UTC)
- بریتانیکا معتبرترین دانشنامهٔ عمومی روی زمین است. در هر زمینه دانشنامههای معتبرتر و تخصصیتر وجود میدارند. اگر هم نخواهیم خود را محدود به دانشنامهها کنیم در هر زمینه دهها بلکه صدها منبع معتبرتر از بریتانیکا هست. بهآفرید ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۰ (UTC)
- همانطور که خودتان گفتید ایرانیکا هم او را در عنوان الافغانی آورده است هر جای دیگر هم برویم در عنوانها همین نام وجود دارد البته به غیر از یک سری منابع فارسی مثل همان سایت اسناد انقلاب اسلامی، حال نظرتان راجع به تغیر نام مقاله به سید جمال الدین الافغانی چیست؟ همچنین نظرتان در مورد این حرکت کاربر رستم چیست؟ آیا غیر از این است که من عین چیزی که در مقاله بریتانیکا بود آوردم؟ حذف مطلب آن هم با آن منبع خرابکاری نیست؟ سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۵ (UTC)
- درود. الافغانی و این حرفها مال زبانهای اروپایی است. نام مشهور و رایج او در فارسی سید جمالالدین اسدآبادی است و بس. همین هم بهتر است عنوان قرار بگیرد. مولانا را هم غربیها در زبانهای خودشان به "رومی" میشناسد. لازم نیست ما زبان خودمان را کنار بگذاریم از انگلیسی پیروی کنیم. شب خوش. دوستار.--ماني ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)
- مانی جان تبعیت از برخی سایتها و دانشنامههای انگلیسی زبان، به معنی کنار گذاشتن زبان خودمان نیست. نام الافغانی در انگلیس و سایر کشورهای اروپایی خلق نشده، در افغانستان و پاکستان از قدیم نام او در کتب درسی و همه مراجع الافغانی است و نه اسدآبادی. حتی زمان خودش در ایران نیز کسی او را اسدآبادی نمیخوانده، دانشنامه چه فارسی باشد چه پشتو چه یونانی و یا انگلیسی دانشنامه است و عنوان باید درست و متحدالشکل باشد. اینکه او در ایران زاده شده و نه افغانستان هم بحث دیگریست و در خود مقاله میاید سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۳۳ (UTC)
- اینکه نام افراد باید در همه زبانها متحدالشکل باشد درست نیست و در هزاران مورد در همین ویکیپدیا نمونههای تفاوت عمده میان زبانها دیده میشود. (آیا باید ابن سینا را هم آویسنا بنویسیم یا زرتشت را زاراتوسترا یا رازی یا رازس و الرازی و مولانا جلالالدین بلخی را رومی و افلاطون را پلاتو؟) نام رایج فارسی ملاک عمل این دانشنامه است. اگر در فارسی هم سید جمالالدین اسدآبادی و هم افغانی هر دو رایج است باید در مقاله ذکر شود و رایجترین شکل در عنوان بیاید. وقت خواب است و تا دیداری بعد شبتان خوش.--ماني ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۴۴ (UTC)
- خطاب به بهافرید. اینکه بریتانیکا در مورد تولد جمال الدین نوشته: born 1838, Asadābād, Persia [now Iran] منظور اینست که نام کشور ایران زمانی که جمال الدین به دنیا آمد همه جا پرشیا بود اما از زمان رضاشاه به بعد به دستور او به نام ایران تغییر یافت. در بیوگرافیهای همعصران جمال الدین مثل ناصرالدین شاه و یا امیرکبیر و دیگران در بریتانیکا هیچکدام محل تولد persia نیامده است و نوشته شده iran. سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۰۰ (UTC)
- اینها را میدانم. شما هم توجه کنید که شیرعلیخان را که همعصر سید جمال است و نوشتهاست متولد «افغانستان». http://www.britannica.com/eb/article-9067429/Shir-Ali-Khan. مثال دیگر هم آتاتورک است که محل تولدش امروز در یونان است ولی آن هنگام بخشی از عثمانی بود.: بریتانیکا هم نوشته now greece. و نگفتهاست now Turkey. [۱۳]. وقتی بریتانیکا نوشتهاست متولد پرژا اینک ایران یعنی ایرانی. چه قبل از رضاشاه چه بعد از رضاشاه. این بحث را هم باید منتقل کنیم. بهآفرید ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۴۴ (UTC)
- اگر از نظر بریتانیکا جمالالدین در جایی خارج از مرزهای سیاسی امروزین ایران متولد شده بودی ولی مسقطالرأسش در عالم آن روز بخشی از ایران تلقی شدی، گفتی محل تولد Persia امروز فلانستان. بهآفرید ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۵۲ (UTC)
- بحث بر سر افغانی بودن است یا ایرانی بودن؟ تا آنجا که فهمیدم بحث بر سر آن است که نام مقاله چه باشد. با ارجاع به توافق اکثر دوستان، اینکه اسدآباد منظور اسدآباد ایران است یا افغانستان مورد مناقشه است ولی همه به قدرت آن را اهل اسدآباد دانستهاند(چه ایران و یا چه هر جای دیگر). مگر در نام مقاله گفته شدهاست سیدجمالالدین ایرانی که غلط باشد؟ و حالا آن را افغانی میکنند! نام گویای دهات و یا شهری است که او متولد شدهاست و اشارهای به کشوری خاص ندارد. در مورد تغییر نامها نیز من با مانی موافقم. حتی در زبانهای مختلف اسم کشورها نیز مختلف است حال چه برسد به اسامی خاص! --کامیار ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۶ (UTC)
- من هم با دیدگاه دوستان مانی و بهآفرید همداستانم. تنها این را بیفزایم که این که خود او در زمان زندگیش خود را چه میخوانده و یا چه میخواندندش ملاک نیست،اردشیر بابکان را هم در زمان زندگیش ارتخشیر پاپکان میخواندند. سنجه در این میان جاافتادگی و فراگیری در زبان پارسیاست، برای نمونه همین سید جمال را در کتابهای درسی ایران اسدآبادی نامیدهاند و ما هم باید از این رویه پیروی کنیم. --Ariobarzan ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)
- اما در کتابهای درسی افغانستان او را سید جمال الدین افغانی مینامند و کسی به نام اسدآبادی او را نمیشناسد. اینکه دوستمان مانی گفتند زاراتوسترا، رازس، پلاتو و غیره عنوانهای غربی هستند و در ایران رایج نیستند کاملا درست است و در نامگذاری باید اسامی رایج و مصوب را انتخاب کرد، اما این یک مورد خاص است و این نام غربی یا یونانی نیست و در بسیاری از منابع وجود دارد. دقت کنید که بسیاری از افغانهای فارسی زبان نیز به این سایت رجوع میکنند و ما ویکیپدیای افغانی نداریم که آنجا نام مقاله را الافغانی قرار دهیم. البته من اصراری بر این موضوع ندارم سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)
- حالا هم سید جمالالدین ایرانی نیست. اسدآباد هم که در افغانستان هست!--کامیار ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)
- نخست اینکه این ال داستانش چیست؟ دیگر اینکه برای این هم راه حلی هست، منابعی را که در آنها وی را افغانی یا اسدآبادی خوانده جمعبندی کنیم ببینیم کدام نام بیشتر به کار رفته(منظورم منابع ایرانی-افغانیاست) که البته برد با اسدآبادیاست. آنگاه افغانی را صفحهٔ تغییر مسیر بگذارید. با برادران همخون افغانیمان هم کنار میآییم. (-؛ --Ariobarzan ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)
- فعلا که دانشنامههایی چون بریتانیکا، ایرانیکا، سایتهای Center for Islam and Science، A Dictionary of World History، muslimphilosophy، از لقب افغانی استفاده کردهاند، همچنین در صفحه بحث سید جمال، کاربر alefbet لینکی در مورد نتایج جستجوی دو واژه گذاشتند به این قرار: ::اینجاها (بیش از ۱۴۰۰ در مقابل ۱۰۳)، (بیش از 10 برابر بیشتر). ارادتمند شما. سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۴ (UTC)
- نخست اینکه این ال داستانش چیست؟ دیگر اینکه برای این هم راه حلی هست، منابعی را که در آنها وی را افغانی یا اسدآبادی خوانده جمعبندی کنیم ببینیم کدام نام بیشتر به کار رفته(منظورم منابع ایرانی-افغانیاست) که البته برد با اسدآبادیاست. آنگاه افغانی را صفحهٔ تغییر مسیر بگذارید. با برادران همخون افغانیمان هم کنار میآییم. (-؛ --Ariobarzan ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)
- حالا هم سید جمالالدین ایرانی نیست. اسدآباد هم که در افغانستان هست!--کامیار ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)
- اما در کتابهای درسی افغانستان او را سید جمال الدین افغانی مینامند و کسی به نام اسدآبادی او را نمیشناسد. اینکه دوستمان مانی گفتند زاراتوسترا، رازس، پلاتو و غیره عنوانهای غربی هستند و در ایران رایج نیستند کاملا درست است و در نامگذاری باید اسامی رایج و مصوب را انتخاب کرد، اما این یک مورد خاص است و این نام غربی یا یونانی نیست و در بسیاری از منابع وجود دارد. دقت کنید که بسیاری از افغانهای فارسی زبان نیز به این سایت رجوع میکنند و ما ویکیپدیای افغانی نداریم که آنجا نام مقاله را الافغانی قرار دهیم. البته من اصراری بر این موضوع ندارم سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)
- من هم با دیدگاه دوستان مانی و بهآفرید همداستانم. تنها این را بیفزایم که این که خود او در زمان زندگیش خود را چه میخوانده و یا چه میخواندندش ملاک نیست،اردشیر بابکان را هم در زمان زندگیش ارتخشیر پاپکان میخواندند. سنجه در این میان جاافتادگی و فراگیری در زبان پارسیاست، برای نمونه همین سید جمال را در کتابهای درسی ایران اسدآبادی نامیدهاند و ما هم باید از این رویه پیروی کنیم. --Ariobarzan ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)
- بحث بر سر افغانی بودن است یا ایرانی بودن؟ تا آنجا که فهمیدم بحث بر سر آن است که نام مقاله چه باشد. با ارجاع به توافق اکثر دوستان، اینکه اسدآباد منظور اسدآباد ایران است یا افغانستان مورد مناقشه است ولی همه به قدرت آن را اهل اسدآباد دانستهاند(چه ایران و یا چه هر جای دیگر). مگر در نام مقاله گفته شدهاست سیدجمالالدین ایرانی که غلط باشد؟ و حالا آن را افغانی میکنند! نام گویای دهات و یا شهری است که او متولد شدهاست و اشارهای به کشوری خاص ندارد. در مورد تغییر نامها نیز من با مانی موافقم. حتی در زبانهای مختلف اسم کشورها نیز مختلف است حال چه برسد به اسامی خاص! --کامیار ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۶ (UTC)
- اگر از نظر بریتانیکا جمالالدین در جایی خارج از مرزهای سیاسی امروزین ایران متولد شده بودی ولی مسقطالرأسش در عالم آن روز بخشی از ایران تلقی شدی، گفتی محل تولد Persia امروز فلانستان. بهآفرید ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۵۲ (UTC)
- این هم یک دیدگاه دیگر بد نیست همکاران نگاهی به آن بیاندازند. البته این مقاله در مارس ۲۰۰۷ میلادی نوشته شدهاست و نویسندهٔ آن هم چندان سرشناس نیست. Hermion ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)
- مقاله بسیار جالبی بود. مخصوصا این قسمت از نامهاش:
- این هم یک دیدگاه دیگر بد نیست همکاران نگاهی به آن بیاندازند. البته این مقاله در مارس ۲۰۰۷ میلادی نوشته شدهاست و نویسندهٔ آن هم چندان سرشناس نیست. Hermion ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)
نوشته بودید که به مشهد مقدس بروم و خلق را علم بیاموزم (بسیار خوب است) ولی در مملکتی که افترا گفتن را هنر دانند و دروغ گویی را کاردانی و نمیمه را پیشه خود شمارند و بدین صفات شیطانیه در محافل و مجامع مباهات و مفاخرات نمایند و خویشتن به زیرکی ستایند، چقدر دشوار است سخن از حق راندن.........
. سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۶ (UTC)
- استدلال شما:
- ۱- مخالفان جمهوری اسلامی در ایران به دنیا آمده و ایرانی هستند.
- ۲- مخالفان جمهوری اسلامی برضد ایران اسلامی مینویسند، میپندارند و میگویند.
- ۳- پس مخالفان جمهوری اسلامی ایرانی نیستند!
- خیر اینگونه نیست، سیدجمال اگر گفته «ولی در مملکتی که افترا گفتن را هنر دانند و دروغ گویی را کاردانی و نمیمه را پیشه خود شمارند...» از حکومت وقت ایران ناراضی بوده.
- موضوع دیگر این است که اگر ایرانی بوده، چرا گاهی با نام دیگر امضا میکردهاست؟
- در این زمینه باید توجه داشت که در زمانی سیدجمالالدین نزدیکی بسیاری به بهاییها و بابیها داشتهاست. او با سه بابی ازلی(که یکیشون شیخ احمد روحی، پسر یحیی صبح ازل بوده) در امپراطوری عثمانی ارتباط داشته که پس از تحویل اون سه بابی به ایران، هر سه تاشون به بدترین شکل ممکن در تبریز کشتهمیشن. در آن زمان دولت ایران هم مکرراً تقاضای تسلیم کردن سیدجمال به ایران رو میکرده که دولت عثمانی و سلطان عبدالحمید عثمانی زیر بار نرفتن. همونطور که میدونید میرزا آقاخان کرمانی و میرزارضا کرمانی ناصرالدین شاه رو به تحریک سیدجمالالدین اسدآبادی ترور کرده بودن. که به همین دلیل هم بود که دولت عثمانی اون سه نفر (شیخ احمد روحی، خیبر الملک و میرزاآقاخان) رو به ایران تحویل داده بود و در تبریز کشته شدن. سیدجمال الدین هم به همین دلیل بوده که سعی میکرده برای جلوگیری از شناسایی با نامهای دیگر امضا کنه. Wayiran ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۷ (UTC)
- دوستان، ادامه این بحث به صفحه بحث سید جمال الدین منتقل شد.سیمرغ کوچولو ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۱۱ (UTC)
خانمها در ویکیپدیا![ویرایش]
تو این مدت که تو ویکیپدیا بودم، کمتر خانمها رو در ویکیپدیا دیدم. البته من فقط با توجه به نام کاربری جنسیت رو سنجیدم. به نظرتون چرا اینطوره؟ Wayiran ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۱ (UTC)
- این پحث پیشتر در وپ:گپ مطرح شدهاست. و اصلاً جایش هم آنجاست. به نظر من گمانهزنیهای ما سودی چندانی نخواهد داشت. بهآفرید ۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۸ (UTC)
حذف سریع یا؟[ویرایش]
مطمئن نبودم در مورد مقالههای تبلیغاتی اینچنینی باید چکار کرد. من فعلا چند برچسب روی آن زدم. علی عظیمی ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)
یک مقاله دیگر از این دست هم اضافه شد. علی عظیمی ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۵ (UTC)
و باز هم یکی دیگر!!!! علی عظیمی ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۶ (UTC) {{جا:بم}} بهآفرید ۱۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
در مورد مقاله اول کاملاً تبلیغاتی است ولی دو مقاله بعدی صرفاً نوعی از بیمه را معرفی می کنند. مقاله اول هم نفس وجود جنین مقاله ای و معرفی شرکت بیمه پاسارگاد ایرادی ندارد ولی لحن مقاله همانطوری که در بحث مقاله هم نوشتم بیشتر شبیه بروشورهای تبلیغاتی است. --Niknafs ۱۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)
بگویید جیمی ولز چه کند!![ویرایش]
میدانستید ویکیپدیا در چین فیلتر شده؟ اگر دلتان میخواهد بگویید جیمیولز چه کند. --روح ۱۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)
ويكی پروژه فلاسفه و عرفای مشهور ايران[ویرایش]
ويكی پروژه فلاسفه و عرفای مشهور ايران راه اندازی شده. می توانید با اضافه کردن مقالات به آن غنا بخشید.Pastorals2007 ۱۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)
همایش عمومی ویکی پدیایی[ویرایش]
ویکی پدیا خودش در سال همایش های جهانی دارد، ما چرا در اینجا قرار تنظیم نمیکنیم؟ آیا تا بحال همایشی در ایران داشتیم؟ اگر داشتیم لطفا اطلاعاتی در مورد آنها در سایت قرار دهید.صادق بهرامی ۱۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۱ (UTC)
- گویا در ایام ماضی اسلافمان همدیگر را ملاقاتی کردهاند رامین میدانست تصویرش کجاست من یادم رفته♦ مرد تنها ♦ ب ۱۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۶ (UTC)
- صفحهٔ کاربری حسام. بهآفرید ۱۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۷ (UTC)
- نمیخواهید در ایام آتی یک قرار تنظیم کنید بنظرم در بهبود ویکی خیلی موثر خواهد بود.صادق بهرامی ۱۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۰ (UTC)
- در هر گردهمایی که در ایران ترتیب داده شود باید نمایندگان یا تعدادی از آموزگاران مدارس و استادان دانشگاه هم دعوت شوند. یکی از راههای مهم عمومی کردن ویکیپدیای فارسی، درخواست از آموزگاران و استادان دانشگاه برای آشنا کردن دانشآموزان و دانشجویانشان با ویکیپدیا است. برای این کار میتوان کارگاهی با نام «آشنایی با ویکیپدیای فارسی» در گردهمایی بهراه انداخت تا مثلا معلمهایی که در مورد ویکیپدیا اطلاعات درستی ندارند با چشم خود آنرا مشاهده و با دست خود در آن تغییراتی دهند. فکر نمیکنم راهی سریعتر از مدارس برای آوردن ویکیپدیا به سطح جامعه وجود داشته باشد. وقتی چند معلم و چند کلاس با ویکیپدیا درست آشنا شدند، پدیدهٔ «سرایت» به ویژه در جمع دانشآموزان آن را به گوش همه خواهد رساند. علی عظیمی ۱۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۰ (UTC)
- راستش چند وقت پیش مصداقی از برآورده شدن آرزویتان رخ داد. و ما بیچاره شدیم. استادی به شاگردانش گفته بود پروژههای ترمشان را در ویکی وارد کنند تا نمره بگیرند. ناگهان با سیلی از مطالبِ مرتبط با رایانه مواجه شدیم که پوست از تنمان کند. رسالات میرداماد در برابر آنها سخت آسانفهم بود. من ورودِ فلهای یا اصطلاحاً با دستور از بالا به ویکیپدیا را مضر میدانم. دانشنامهنویسی کار کسیاست که میخواهد دانشنامه بنویسد نه کسی که میخواهد نمره بگیرد یا امتیاز فوقبرنامه بیلفنجد (لغت به این خوشگلی مهجور افتاده بود دلم نیامد استفاده نکنم الفنجیدن یا الفغدن به معنی جمعکردن و انباشتن است) مسئلهٔ دیگر سطح علمی/ادبی اینجاست. به نظر من جز دانشآموزان درخشان دبیرستان بقیهٔ ویرایستاران باید دیپلم بدارند. بهآفرید ۱۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)
- موافقم، برای همین آشنایی درست معلمها با ویکیپدیا مهم است. یعنی آنها اول باید روشن شوند که ویکیپدیا واقعا چیست و انتظار جامعه ویکیپدیایی از آنها چیست، تا بعد آنها درک درست را به دانشآموزانشان منتقل کنند. قطعا پُر کردن صفحات ویکی برای گرفتن نمره فقط کار مدیران را سختتر خواهد کرد. من کار دانشآموزان با ویکیپدیا را در چند دبیرستان در آمریکا و انگلیس دیدم، خیلی محدود و تمیز، ولی (تقریبا) درست. پیشنهاد من هم بر این پایه بود که جمعیت اینترنتکار ایران که میتواند تاثیری روی ویکیپدیای فارسی داشته باشد یا قشر جوان و اکثرا دانشجو است، یا دانشآموزانی است که ظرف چند سال آینده دانشجو خواهند بود.علی عظیمی ۱۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۵ (UTC)
- راستش چند وقت پیش مصداقی از برآورده شدن آرزویتان رخ داد. و ما بیچاره شدیم. استادی به شاگردانش گفته بود پروژههای ترمشان را در ویکی وارد کنند تا نمره بگیرند. ناگهان با سیلی از مطالبِ مرتبط با رایانه مواجه شدیم که پوست از تنمان کند. رسالات میرداماد در برابر آنها سخت آسانفهم بود. من ورودِ فلهای یا اصطلاحاً با دستور از بالا به ویکیپدیا را مضر میدانم. دانشنامهنویسی کار کسیاست که میخواهد دانشنامه بنویسد نه کسی که میخواهد نمره بگیرد یا امتیاز فوقبرنامه بیلفنجد (لغت به این خوشگلی مهجور افتاده بود دلم نیامد استفاده نکنم الفنجیدن یا الفغدن به معنی جمعکردن و انباشتن است) مسئلهٔ دیگر سطح علمی/ادبی اینجاست. به نظر من جز دانشآموزان درخشان دبیرستان بقیهٔ ویرایستاران باید دیپلم بدارند. بهآفرید ۱۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)
- در هر گردهمایی که در ایران ترتیب داده شود باید نمایندگان یا تعدادی از آموزگاران مدارس و استادان دانشگاه هم دعوت شوند. یکی از راههای مهم عمومی کردن ویکیپدیای فارسی، درخواست از آموزگاران و استادان دانشگاه برای آشنا کردن دانشآموزان و دانشجویانشان با ویکیپدیا است. برای این کار میتوان کارگاهی با نام «آشنایی با ویکیپدیای فارسی» در گردهمایی بهراه انداخت تا مثلا معلمهایی که در مورد ویکیپدیا اطلاعات درستی ندارند با چشم خود آنرا مشاهده و با دست خود در آن تغییراتی دهند. فکر نمیکنم راهی سریعتر از مدارس برای آوردن ویکیپدیا به سطح جامعه وجود داشته باشد. وقتی چند معلم و چند کلاس با ویکیپدیا درست آشنا شدند، پدیدهٔ «سرایت» به ویژه در جمع دانشآموزان آن را به گوش همه خواهد رساند. علی عظیمی ۱۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۰ (UTC)
- نمیخواهید در ایام آتی یک قرار تنظیم کنید بنظرم در بهبود ویکی خیلی موثر خواهد بود.صادق بهرامی ۱۳ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۰ (UTC)
- اجالتاً اساتید و معلمان هم با ویکی پدیا آشنا شوند، بسیار مغتنم است.من تازه واردم اما گمان دارم که جای خالی اساتید دانشگاهی و متخصصین صاحبنظر درینجا بسیار زیاد است.
- فکر میکنم اگر کمی جدی تر برنامه ریزی شود بتوان از امکانات فرهنگسراها و شهرداری برای یک همایش درست و درمان استفاده کرد.هرکس آمادگی برای راه اندازی دارد، بسم اله.صادق بهرامی ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۴ (UTC)
- من با نظر به آفريد موافقم. شايد فعلا برای عمومی كردن اينجا زود باشد. يكبار هم كه به آفريد تجربه كرده است.Pastorals2007 ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۱ (UTC)
- ویکیپدیا ذاتاً همگانی است. به همین علت است که من و شما الان اینجا هستیم. علی عظیمی ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۶ (UTC)
- من با نظر به آفريد موافقم. شايد فعلا برای عمومی كردن اينجا زود باشد. يكبار هم كه به آفريد تجربه كرده است.Pastorals2007 ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۱ (UTC)
- پیشنهاد شما عالیست، اگر عملی شود. منظور من هم از همگانی بودن معنای لفظی آن نبود. به نظر من در عمل کمیت با کیفیت همیشه رابطه عکس داشته است. اگر افرادی متخصص پیدا شوند که در پیکیپدیای فارسی مطالب درست و حسابی و روز بنویسند خیلی بهتر از شاگردانی اند که پروژههای ترمشان را در ویکی وارد می کنند تا نمره بگیرند. همانچیزی که به آفرید گفت. متاسفانه در عمل مورد دوم کم هم دیده نشده است.Pastorals2007 ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۰ (UTC)
- تکرار میکنم: منظورم از «همگانی کردن» در وحله اول آشنا کردن صحیح معلمها و استادان (و در پی آن دانشاموزانشان) با ویکیپدیا است، چیزی که در حال حاضر تا حد زیادی وجود ندارد (نه تشویق آنها به گسترش بیهدف ویکیپدیا با نمره دادن). مطمئن باشید در میان آموزگاران و استادان ایرانی اشخاص بسیار متخصصی و یا علاقمندی میتوان یافت که دانشنامه آزاد فارسی به آنها نیاز دارد. با محدود نگه داشتن ویکیپدیا هیچ نتیجه مثبتی نخواهیم گرفت غیر از تمدید شرایط کنونی. مگر کسی تخصص ما را تایید کرده بود وقتی شروع به نوشتن کردیم؟ چه فایده که ویکیپدیا برای عموم ناشناخته باقی بماند؟ اینکه خودمان بنویسیم و خودمان هم بخوانیم را چه سود؟ برایند تاثیر چیزی مانند «همایش آشنایی با ویکیپدیا» مثبت خواهد بود. علی عظیمی ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)
- من فکر میکنم سرمایهگذاری روی دانشجویان و دانشگاهها خیلی مفیدتر از دبیرستانها باشد. به چند دلیل: اول این که دانشجویان انگیزهٔ بیشتری برای کارهای عامالمنفعه دارند (البته نمیدانم چرا ولی همهٔ ما تجربه کردهایم). دوم استفاده از اینترنت در دانشجویان رایجتر است و انگیزه برای فعالیت مفید در اینترنت در جماعت دانشجو بیشتر است. سوم اینکه فیلد کاری دانشجویان مشخصتر است و احتمالاْ افراد علاقمند در آنها به فیلدی که در آن درس میخوانند بیشتر است. چهارم اینکه انگیزه برای کارهای گروهی بیشتر است. ویکیپروژهها بستر خیلی خوبی برای کار گروهی است. پنجم اینکه مقالهنویسی در ویکیپدیا روش تحقیق درست را آموزش میدهد بنابراین در دانشگاه میتوان دلایلی برای حمایت از ویکیپدیا یافت. از طرفی نفوذ اعضای فعال کنونی در ویکیپدیا در دانشگاهها بیشتر است. میتوان همایشهایی تبلیغاتی و آموزشی در دانشگاهها برای این منظور ترتیب داد. من آمادگی خودم را برای همکاری و برنامهریزی برای گسترش ویکیپدیا اعلام میکنم.علی سبزواری ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۵ (UTC)
- پیشنهاد شما عالیست، اگر عملی شود. منظور من هم از همگانی بودن معنای لفظی آن نبود. به نظر من در عمل کمیت با کیفیت همیشه رابطه عکس داشته است. اگر افرادی متخصص پیدا شوند که در پیکیپدیای فارسی مطالب درست و حسابی و روز بنویسند خیلی بهتر از شاگردانی اند که پروژههای ترمشان را در ویکی وارد می کنند تا نمره بگیرند. همانچیزی که به آفرید گفت. متاسفانه در عمل مورد دوم کم هم دیده نشده است.Pastorals2007 ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۰ (UTC)
- با « همگانی » موافقم، ما به « همایش عمومی ویکی پدیا » نیاز داریم برای همه.
- بنظر من، نه ما و نه هیچکس، حتی خود آقای « ولز» هم دیگر متولی ویکی پدیا نیست، بلکه « همه » هستند. ما اجازه غربالگری برای انتخاب کاربر نداریم(مگر برای ممانعت از خرابکاری آنهم در شرایط بخصوص). نباید دنبال قشر خاصی باشیم، همه باید فرصت مشارکت و ویرایش را پیدا کنند.
- همایش و ملاقات کاربران موجب آشنایی بیشتر کاربران با هم و تعدیل تنشهای احتمالی یا موجود میشود.همایش با برنامه های آموزشی تکمیلی موجب بهبود وضع ویرایش در ویکی میشود.حتی اگر بغیر از کاربران فعلی ، شرکت کننده جدیدی در همایش نداشته باشیم، اخبار مربوط به یک « همایش ویکی پدیایی » به اندازه کافی میتواند جلب نظر و مشارکت دیگران را بکند.البته دیر یا زود دیگران هم ویکی پدیا را خواهند یافت و ما تنها میتوانیم به آن سرعت بخشیم.
- فراگیر شدن مشارکت در سازمانهای اینچنینی و مردم نهاد، سرعت بخشیدن به بهبود وضعیت علمی و اجتماعی ایران است. ویکی پدیا مشق بسیار جذابی است، بخاطر خودمان هم که شده باید کمک کنیم زودتر فراگیر شود.
- پیشنهاد :تابلوی مجزایی به اینکار اختصاص داده شود، اهداف و برنامه ها مشخص شود، کاربرانی برای اجرای آنها داوطلب شوند و سپس یک کمیته ای برای برپایی آن تعیین شوند.َAction ;)صادق بهرامی ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)
کُشتی از نوع ویکی پدیایی![ویرایش]
حریف قَدَری که کارش از اینجا شروع شد و تا اینجا هم به پیش رفت به ناگاه با یک سالتو بارانداز جانانه، به خاک افتاد و بعد هم پس از چند بار در خاک نشستن نهایتا ضربه فنی شد :) سعید ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۴۶ (UTC)
- سعید جان! متاسفانه ویکیپدیا دارد بسیار جانبدارانه میشود و من نگران هستم. البته من میدانم مقصر اصلی این ماجرا چه کسانی هستند و چه کسانی ویکیپدیا را دارند به سمتی جانبدار پیش میبرند عاملین مقصر اصلی نیستند آنانی مقصرند که خود میدانند سمتی را اشغال کردهاند که نباید اشغال کنند و از پس مسئولیتهای این سمت برنمیآید. ویکیپدیای فارسی در معرض خطر جدی قرار دارد بارها این هشدار را دادم اما متاسفانه کسی توجه نمیکند. عزیزی ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۴ (UTC)
- از پیوندها برمیآید که مقاله از ابتدا تا انتها بسیار کاسته شدهاست. ولی آیا شما کاربران خاصی را مقصر این امر میدانید؟ (ظاهراً همینطور است!) و یا اعمال نظر مدیری خاصی بر روی مقاله شده است؟ اگر امکان دارد کمی توضیح دهید! من در جریان نبودهام شاید بد نباشد دیگران هم بدانند.--کامیار ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)
- از لینکهای فوق بر میآید که سالتو بارانداز را ژنرال اجرا کرده و در خاک نشستن هم حاصل کار Farzaaaad2000 است. اسامی خیلی مهم نیست اما این روند خوشایندی نیست که مطالب منبع دار که دیگران برایشان زحمت کشیدهاند بی دلیل و بدون بحث و استدلال کافی قلع و قمع شوند. سعید ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۲ (UTC)
- افتضاح است. میشه خودتون واگردانی کنید به نسخه درستش؟--Taranet ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۴ (UTC)
- باید مدیران در این مورد تصمیمگیری کنند. اگر رهنمود یا سیاستی در این مورد وجود دارد باید طبق آن عمل شود و اگر وجود ندارد باید بحث شود و تصمیمگیری شود و برای آن سیاست جدیدی تدوین شود و طبق آن رفتار شود.علی سبزواری ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۱ (UTC)
- از لینکهای فوق بر میآید که سالتو بارانداز را ژنرال اجرا کرده و در خاک نشستن هم حاصل کار Farzaaaad2000 است. اسامی خیلی مهم نیست اما این روند خوشایندی نیست که مطالب منبع دار که دیگران برایشان زحمت کشیدهاند بی دلیل و بدون بحث و استدلال کافی قلع و قمع شوند. سعید ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۲ (UTC)
- از پیوندها برمیآید که مقاله از ابتدا تا انتها بسیار کاسته شدهاست. ولی آیا شما کاربران خاصی را مقصر این امر میدانید؟ (ظاهراً همینطور است!) و یا اعمال نظر مدیری خاصی بر روی مقاله شده است؟ اگر امکان دارد کمی توضیح دهید! من در جریان نبودهام شاید بد نباشد دیگران هم بدانند.--کامیار ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)
- نویسنده این مقاله از دوستان من بود که سر همین دپرس شد رفت♦ مرد تنها ♦ ب ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)
- من هم کاستن بیدلیل آن هم برای مقالهای که آنهمه زحمت برایش کشیدهاند را برنمیتابم. ولی واگردانی را شایسته نمیبینم. اگر دوستان مایلند بر روی آن بحث شود تا به نسخهٔ درستش منتقل شود. مردتنها چه کسی دپرس شد؟--کامیار ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۹ (UTC)
خلاصه ویرایشهای آن هم جای بحث دارد! --Taranet ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۶ (UTC)
- جالب بود :). به نظرم برای جایگزینی منابعی چون شهرزادنیوز فکری بشود خوبتر میشود. وضعیتش از آفتاب هم بدتر است چون آفتابِ بندهخدا فقط کپی-پیست میکرد؛ اینیکی خطِ تولید خبر منعندی دارد. --محسن ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۰ (UTC)
- ویکیپدیا:حملههای شخصی ممنوع. + آیا شما با همین نام کاربری در آن مقاله ویرایش داشتید؟ --Taranet ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۹ (UTC)
- بله؛حملهٔ شخصی ممنوع کاربر تارانت! این دومین حملهٔ شخصی شماست به من. بر طبق سیاستها، نباید در مورد ویرایشات دیگران بگویید «افتضاح است». من از ویرایش خودم دفاع میکنم. قرار نیست هر مطلبی را به اسم منبع دار بودن در مقالات بچپانند. دوستان توجه کنند که ویکی پدیا محل تبلیغات بر له یا علیه چیزی نیست. در ویکی چیزی که مهم است بیطرفی است. --ژنرال ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۰ (UTC)
- ژنرال گرامی، اشتباه برداشت کردید. من به هیچ وجه قصد ندارم در ویکی با شما وارد بحث شوم یا جایی به شما کنایه بزنم. همانطور کاربر سعید گفتند، شخص مهم نیست. منظور من هم اینست که «این روند در ویکیپدیا» افتضاح است (این که مقاله ۱۳۷۰۰ بایتی میشود ۱۰۰۰ بایت)، نه شما. البته وقتی آن را مینوشتم متوجه ویرایش کاربر:فرزاد خلیفه بودم، اصلا دقت نکردم که شما هم جزو ویرایشگران بودید. چون میدانم الان نسبت به من حساس هستید. / و لطفا خودتان این را هم درنظر داشته باشید. --Taranet ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۴ (UTC)
- من به شما حساس نشدهام. اما شما گاهاً از واژهها و جملات بدور از نزاکت استفاده میکنید. --ژنرال ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۲۸ (UTC)
- ژنرال گرامی، اشتباه برداشت کردید. من به هیچ وجه قصد ندارم در ویکی با شما وارد بحث شوم یا جایی به شما کنایه بزنم. همانطور کاربر سعید گفتند، شخص مهم نیست. منظور من هم اینست که «این روند در ویکیپدیا» افتضاح است (این که مقاله ۱۳۷۰۰ بایتی میشود ۱۰۰۰ بایت)، نه شما. البته وقتی آن را مینوشتم متوجه ویرایش کاربر:فرزاد خلیفه بودم، اصلا دقت نکردم که شما هم جزو ویرایشگران بودید. چون میدانم الان نسبت به من حساس هستید. / و لطفا خودتان این را هم درنظر داشته باشید. --Taranet ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۴ (UTC)
- بله؛حملهٔ شخصی ممنوع کاربر تارانت! این دومین حملهٔ شخصی شماست به من. بر طبق سیاستها، نباید در مورد ویرایشات دیگران بگویید «افتضاح است». من از ویرایش خودم دفاع میکنم. قرار نیست هر مطلبی را به اسم منبع دار بودن در مقالات بچپانند. دوستان توجه کنند که ویکی پدیا محل تبلیغات بر له یا علیه چیزی نیست. در ویکی چیزی که مهم است بیطرفی است. --ژنرال ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۰ (UTC)
- ویکیپدیا:حملههای شخصی ممنوع. + آیا شما با همین نام کاربری در آن مقاله ویرایش داشتید؟ --Taranet ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۹ (UTC)
- قدری مقاله را سازماندهی کردم. سخن دکتر گرجی را هم که بنظرم نامربوط بود حذف کردم. چند جا هم برچسب نیازمند مدرک افزودم. به نظرم، مطالب «پوشش خبری و واکنش گروهها و افراد» جانبدارانه هستند و نیازمند بازنویسی. سعید ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۵۴ (UTC)
- با تشکر از جناب سعید! خدمت جناب ژنرال نیز عرض کنم که بعضی مقالات ماهیتاً جانبدارانه هستند و نمیتوان طور دیگری با آن برخورد کرد. مثلاً کسی دربارهٔ بنلادن و یا صدام حسین و ... نمیتواند منکر کارها و اعمال ضد بشریت آنان شود. یا اینکه مثلاً در فلان جنگ این تعداد کشته شدهاند. و یا قتلعام در فلان مدرسه مثبت بودهاست و .... دلیل هم نمیشود اگر از متنی خوشمان نمیآید آن را حذف کنیم. اتفاقاً صرف منبعدار بودن و معتبر بودن آن میتوان در مقاله آن را آورد. اگر هم فکر میکنید مقاله جانبدارانه است به جای حذف مطالب پیشین و یکطرفه، مطالب خود را وارد کنید و مقاله را بیطرف کنید نه اینکه حذف کنید هر آنچه را نمیپسندید. واقعیت گاهی تلخ است و کتمان آن نیز تلختر. باید عادت کنیم واقعیت را آنجور که هست بپذیریم نه آن جور که دوست داریم. این طرح هم از تلخترین واقعیتهای جامعه ما میباشد و باید آنگونه که هست انعکاس یابد.--کامیار ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
- آنگونه که هست خیر Kamix جان! آن گونه که در منابع معتبر آمده است، حتا اگر این منابع گفته باشند ماست سیاه است، باید بنویسیم ماست سیاه است! اینجا ویکیپدیاست!Aparhizi ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)
- خوب در مورد مسائل ذاتاً بد، سیاست ها چنین است: باید بگوییم "هیتلر در طول جنگ جهانی دوم به طور مستقیم و یا غیرمستقیم مسئول قتل شش میلیون یهودی بود." و نباید بگوییم:"هیتلر یک جنایتکار بیرحم بود."--ژنرال ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
- با تشکر از جناب سعید! خدمت جناب ژنرال نیز عرض کنم که بعضی مقالات ماهیتاً جانبدارانه هستند و نمیتوان طور دیگری با آن برخورد کرد. مثلاً کسی دربارهٔ بنلادن و یا صدام حسین و ... نمیتواند منکر کارها و اعمال ضد بشریت آنان شود. یا اینکه مثلاً در فلان جنگ این تعداد کشته شدهاند. و یا قتلعام در فلان مدرسه مثبت بودهاست و .... دلیل هم نمیشود اگر از متنی خوشمان نمیآید آن را حذف کنیم. اتفاقاً صرف منبعدار بودن و معتبر بودن آن میتوان در مقاله آن را آورد. اگر هم فکر میکنید مقاله جانبدارانه است به جای حذف مطالب پیشین و یکطرفه، مطالب خود را وارد کنید و مقاله را بیطرف کنید نه اینکه حذف کنید هر آنچه را نمیپسندید. واقعیت گاهی تلخ است و کتمان آن نیز تلختر. باید عادت کنیم واقعیت را آنجور که هست بپذیریم نه آن جور که دوست داریم. این طرح هم از تلخترین واقعیتهای جامعه ما میباشد و باید آنگونه که هست انعکاس یابد.--کامیار ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
عکس صفحه اصلی[ویرایش]
- این عکس واقعا بیانگر چیست ؟
- آیا واقعا درخور عکس هفته است ؟ یا فقط بازگو کننده علاقه بعضی مدیران ویکی فارسی به این نوع انیمیشن است. --92.242.216.2 ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)
- کسی که در پناه نام کاربری خود نمیتواند سخن بگوید همان به که سخن نگوید♦ مرد تنها ♦ ب ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۲ (UTC)
- این عکس هیچی نیست؛ فقط تصویر برگزیدهٔ ویکیانبار هم هست! ;)) Raamin ب ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۷ (UTC)
- بر خلاف تصور شما، آی پی ها هم همانند ما کاربران حقوق تقریباً یکسان دارند. به این دوست آی پی عرض میکنم که اگر دوست میدارید میتوانید تغییرش دهید. البته در صورتی که جایگزین خوبی سراغ داشته باشید و با چماق مواجه نشوید!--ژنرال ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)
- تصویر انتخاب شده و نمیتوانند سرخود تغییر دهند. Raamin ب ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)
- اگر در انتخاب عکس مشارکت میکردند دارای حق یکسان بودند نه اینکه بعد از انتخاب عکس امر به تعویضش دهند و شما هم تشویقش کنید. پس این همه کاربر که برای صفحهٔ اصلی و انتخاب بهترین تصویر تلاش میکنند حقی ندارند؟ این آیپی تنها یک رأی دارد و یک عقیده و حق تغییر عکس به سلیقهٔ خود را ندارد. ویکیپدیا یک پروژه گروهی میباشد.--کامیار ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)
- اتفاقاً جای تشویق دارد. جیمی در صفحه ی کاربریش میگوید:"شما حق دارید همه جا را ویرایش کنید؛ حتی این صفحه را!" --ژنرال ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC)
- اگر در انتخاب عکس مشارکت میکردند دارای حق یکسان بودند نه اینکه بعد از انتخاب عکس امر به تعویضش دهند و شما هم تشویقش کنید. پس این همه کاربر که برای صفحهٔ اصلی و انتخاب بهترین تصویر تلاش میکنند حقی ندارند؟ این آیپی تنها یک رأی دارد و یک عقیده و حق تغییر عکس به سلیقهٔ خود را ندارد. ویکیپدیا یک پروژه گروهی میباشد.--کامیار ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)
- تصویر انتخاب شده و نمیتوانند سرخود تغییر دهند. Raamin ب ۱۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)
- بهطور کلی امر بسیار مذمومی محسوب میشود که کسانی که هرگز در انتخاب عکس یا هر صفحهای مشارکت نمیکنند ناگهان تنها برای یک عکس مشتاقانه و مصرانه ویرایش و تلاش میکنند. همچنین اگر کسانی در صفحاتی نظیر رأیگیری (برای حذف مقالات و...) تنها برای یک مقاله وارد بحث و جدل می شوند دست به کار ناپسندی می زنند که البته حق ایشان است.Aparhizi ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)
- دقیقاً، در ضمن جناب ژنرال به نقل از شما در صفحهٔ کاربریش این حرف را زدهاست. دوماً اگر اینطور میبود بعضی از صفحات مانند صفحهٔ اصلی محافظت نمیشد، چرا شدهاست؟ دقیقاً برای جلوگیری از اعمال نظرات شخصی و خرابکارانه. سوماً ویرایش با اعمال نظر و خرابکاری متفاوت است. چهارماً خود جناب ولز طراح سیستمی بودهاند که طبق آن میتوان هر کاربری را که اینگونه ویرایشات جهادگونه انجام میدهد را بست و ایضاً گروهی هستند که تنها به صفحات خاص دسترسی دارند و میتوانند حذف کنند و یا تغییرات بنیادی انجام دهند. بلی هدف سیستم آنگونه بودهاست ولی پر واضح است بدون اعمال قانون و سختگیری امکان کنترل همچین مکانی وجود ندارد. و در ادامه کمیته تصمیمگیری و میانجی و غیره. پس میبینید اینجا بعضیها توانایی بیشتری دارند و این را دقیقاً خود ما بوجود میآوریم. اگر در ویرایش آزادی مطلق بود اینگونه نباید میشد! چند صد رهنمود و قانون نیز دقیقاً این را نشان میدهد که خود کاربران تمایل به کنترل ویکی دارند که شاید ولز دربارهٔ آن سخن نرانده است و در هدف اولیهاش گنجانده نبوده است. و این قانونها از همکاری کاربران و نه تکروی آنان نشأت گرفتهاست. تشکر--کامیار ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
- در ضمن جناب ژنرال به نقل از شما در صفحهٔ کاربریش این حرف را زدهاست. متوجه نشدم این جمله خطاب به کیست. در صفحه جناب ژنرال که چیزی نیست.Aparhizi ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۰ (UTC)
- جیمی ولز را میگویند، که این حرف را (در مورد صفحهٔ کاربریش) زده. :) Raamin ب ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۲ (UTC)
- در ضمن جناب ژنرال به نقل از شما در صفحهٔ کاربریش این حرف را زدهاست. متوجه نشدم این جمله خطاب به کیست. در صفحه جناب ژنرال که چیزی نیست.Aparhizi ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۰ (UTC)
- بله. مبنا آزادی مطلق بوده. اما به علت برخی سوء استفاده ها در جاهای حساس مثل همین صفحه ی اصلی، یک سری چیزها محدود شدهاست. این البته نسبی است. مثلاً اینجا الان اکثر الگوهای ما کاملاً محافظت شدهاند. در حالی که قبلاً نبود.--ژنرال ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)
- دقیقاً، در ضمن جناب ژنرال به نقل از شما در صفحهٔ کاربریش این حرف را زدهاست. دوماً اگر اینطور میبود بعضی از صفحات مانند صفحهٔ اصلی محافظت نمیشد، چرا شدهاست؟ دقیقاً برای جلوگیری از اعمال نظرات شخصی و خرابکارانه. سوماً ویرایش با اعمال نظر و خرابکاری متفاوت است. چهارماً خود جناب ولز طراح سیستمی بودهاند که طبق آن میتوان هر کاربری را که اینگونه ویرایشات جهادگونه انجام میدهد را بست و ایضاً گروهی هستند که تنها به صفحات خاص دسترسی دارند و میتوانند حذف کنند و یا تغییرات بنیادی انجام دهند. بلی هدف سیستم آنگونه بودهاست ولی پر واضح است بدون اعمال قانون و سختگیری امکان کنترل همچین مکانی وجود ندارد. و در ادامه کمیته تصمیمگیری و میانجی و غیره. پس میبینید اینجا بعضیها توانایی بیشتری دارند و این را دقیقاً خود ما بوجود میآوریم. اگر در ویرایش آزادی مطلق بود اینگونه نباید میشد! چند صد رهنمود و قانون نیز دقیقاً این را نشان میدهد که خود کاربران تمایل به کنترل ویکی دارند که شاید ولز دربارهٔ آن سخن نرانده است و در هدف اولیهاش گنجانده نبوده است. و این قانونها از همکاری کاربران و نه تکروی آنان نشأت گرفتهاست. تشکر--کامیار ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
وبلاگ ویکیمدیا[ویرایش]
قابل توجه دوستان ویکیمدیا صاحب وبلاگوبنوشت شده.پست آخرش هم جالب بود ویکیپدیا انگلیسی همکنون 2000 مقاله برگزیده دارد♦ مرد تنها ♦ ب ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)
- یعنی تقریبا از هر هزار مقاله یکیش برگزیده است. علی عظیمی ۱۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۰ (UTC)
- جناب مرد تنهایی عزیز میشود بپرسم چرا از وقتی مدیر شدهاید دیگر سری به ویکیپدیا:گزیدن مقالههای برگزیده نمیزنید؟ شما میدانید چرا مشتاقان رای دادن برای حذف مقالات اینقدر زیاد هستند اما کسانی که کمک کنند نظر بدهند و رای بدهند برای مقالات برگزیده اینقدر کم؟ متاسفانه حضور پارازیتی کسانی که فقط هستند تا به ویکیپدیا نوک بزنند دارد روزبهروز بیشتر میشود. نوشتن و توسعه مقالات برگزیده نیاز به زنان و مردان اهل علم و دانش و فرهنگ دارند و ویکیپدیای فارسی سازماندهی شده است برای راندن این افراد. عزیزی ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۳ (UTC)
- درود جناب عزیزی متاسفانه این چند روز در پروژه های خواهر بشدت مشغولم سرم خلوت شد حتما در خدمتم♦ مرد تنها ♦ ب ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)
افتضاح[ویرایش]
افتضاح یعنی این: http://www.we-change.info/spip.php?article1821 آدم فکر میکند عمد دارند... --Taranet ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- همین مطلب همسر دوم منظورتان است؟ اگر آن است ربطش به قهوهخانه چیست؟ ماجرای افتضاح را فراموش کنید و به دل نگیرید!Aparhizi ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۶ (UTC)
- بله. ربطش؟ نمیدانم! آمدم قهوهای بخورم و بروم :-) --Taranet ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
- راست میگی، عجب زمونه ای شده! پوففففففف! یه قهوه هم به من بدید ;)
- چی میخواستم بگم؟آها؛ راستی میدونستید تا 150 سال پیش در قهوه خانه های ما قهوه سرو و صرف می شد؟ نه چای! اینم خودش میتونه یه جور افتضاح باشه دیگه! D:
- :-)) --Taranet ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
- شنیدم موقع ازدواج توی خانوادههای مذهبی ایرانی، خانواده دختر برای برطرف کردن احتمال ویراژهای اینطوری از طرف داماد، تک همسری رو جزو شروط عقد میگذارن. اینهم «پاتک» از طرف زن ایرانی :) علی عظیمی ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)
- مشکل تاریخی ایرانیان چه به صورت ملت در کلیتش چه به صورت اصناف گوناگون در دل ملت این بودهاست که پاتکهایشان و چارهاندیشیشان از نوع درجه دوم بودهاست یعنی به قول رایانهکارها راهحلهایشان Hackاست. دو مثال: به جای اینکه مغول را بیندازند بیرون پس از اینکه به اندازهٔ کافی مورد عنایت قرار گرفتند مسلمانش میکنند. به جای اینکه قضیهٔ فارسینویسی را در رایانه حل کنند (جز لینوکسکاران و قلیلی دیگر که در حکم النادر کالمعدومند) با ویندوزهای عربی ور میروند و وقتی هم توانستند پ وارد کنند کاری به این ندارند که هنوز به جای ی مینویسد ي. مورد ذکر شده توسط علی عظیمی عزیز را هم مصداقی از همین میدانم. بهآفرید ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)
- حرفی که بهآفرید گفت بیشتر مصداق بیدقتی و بیحوصلگی ایرانیان است. چیزی که من گفتم بیشتر مصداق این مثل است که جلوی آب هرچقدر سنگ بریزی بالاخره راه خودش را پیدا میکند. در هر حال فکر کنم بیدقتی و سنگریزی هردو از ویژگیهای ما است :( علی عظیمی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۱۴ (UTC)
- این جنبه هم هست. ولی من منظورم بیشتر این بود که هنگامی که جلوی آب سنگریزه بریزیم اگر جوی باشد به این ور و آن ور میزند و اگر موفق شود سنگریزه را دور میزند و اگر رود باشد سنگریزه میغلتاند و میرود. با گذاشتن تعداد کافی سنگریزه به توالی میتوان کاری کرد که جوی هرگز به مقصد نرسد ولی رودخانه را با سنگریزه نمیتوان از رسیدن به مقصد باز داشت. مثال دیگر. قولیاست تا حدی معروف میان برخی تاریخنویسان که شیعهشدن ایرانیان نوعی مبارزه با اعراب یا حتی اسلام بود تا مثلاً حساب کارشان را جدا کنند و دهنکجی به سیستم کنند. در صحت این قول هزار حرف است ولی اگر فرض کنیم درست باشد مصداق حرفیاست که من زدم. یعنی به جای اینکه از بیخ زیر کاسهکوزهٔ اسلام بزنند و ملحد شوند نوعی hack سمبلکارانه کردند. اعمال و پاتکهای ایرانیان در کلیتش وصله روی وصلهزدن به چتری هزارسوراخ در باران حوادث است. شترسواریهای دولادولا تا ابد به درازا نتواند انجامید. باید مستقیم با مسئله سرشاخ شد تا به قول سعدی: یا برسد جان به حلق یا برسد دل به کام. دفع روسیه با انگلیس و دفع انگلیس با روسیه و پروراندن خیالات دفع هر دو با نیروی سوم عاقبت مطبوعی نمیدارد. سیالیت بیش از حد و به قول عوام در هر شرایطی با مسائل تا کردن و فوقش دست یازیدن hackهای زودگذر خطرناک است و طرز فکریاست جهانسومی. صدالبته خستویم که در نیّت خیر هکرها و مفید بودن وصلههایشان حرفی نیست. ولی انتگرال هکهای مختلف از نیروی لازم برای در انداختن طرحی نو به مراتب کلانتر است. این همه انرژی صرف میشود و نیرو وارد میشود چه بهتر که به جای درست وارد شود. بهآفرید ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۵۰ (UTC)
- نکتهٔ آخر: از میان کسانی که طرز تفکر وصلهزنی نداشتی و تا حدی هم در کارش موفق شد یعقوب لیث را نام میتوان برد. از اول صاف زد زیر کاسهکوزهٔ خلافت عباسی. متوکلی اصفهانی (ابراهیم پسر ممشاد) از قول یعقوب لیث به خلیفه نوشت:
- مشکل تاریخی ایرانیان چه به صورت ملت در کلیتش چه به صورت اصناف گوناگون در دل ملت این بودهاست که پاتکهایشان و چارهاندیشیشان از نوع درجه دوم بودهاست یعنی به قول رایانهکارها راهحلهایشان Hackاست. دو مثال: به جای اینکه مغول را بیندازند بیرون پس از اینکه به اندازهٔ کافی مورد عنایت قرار گرفتند مسلمانش میکنند. به جای اینکه قضیهٔ فارسینویسی را در رایانه حل کنند (جز لینوکسکاران و قلیلی دیگر که در حکم النادر کالمعدومند) با ویندوزهای عربی ور میروند و وقتی هم توانستند پ وارد کنند کاری به این ندارند که هنوز به جای ی مینویسد ي. مورد ذکر شده توسط علی عظیمی عزیز را هم مصداقی از همین میدانم. بهآفرید ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)
- شنیدم موقع ازدواج توی خانوادههای مذهبی ایرانی، خانواده دختر برای برطرف کردن احتمال ویراژهای اینطوری از طرف داماد، تک همسری رو جزو شروط عقد میگذارن. اینهم «پاتک» از طرف زن ایرانی :) علی عظیمی ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)
- :-)) --Taranet ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
- بله. ربطش؟ نمیدانم! آمدم قهوهای بخورم و بروم :-) --Taranet ۱۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
... | ||
فقل لبنی هاشم اجمعین | هلموا الی الخلع قبل الندم | |
... | ||
فعودوا الی ارضکم بالحجاز | لاکل الضباب و رعی الغنم |
- پس بنیهاشم را همگی گو: به برکناری خویشتن پیش از پشیمانی برخیزید...پس به سرزمینتان در حجاز برای خوردن سوسمار و چراندن گوسپند باز گردید. بهآفرید ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۲۰ (UTC)
- حرفهای جناب بهآفرید بسی به دل نشست. زاویهی دید جسورانهی ایشان موجب شد چیزی را که همیشه جزو افتخارات ایرانیان به ما زورچپانی کرده بودن از پرسپکتیو دیگری ببینیم. به هر حال تصور میکنم همین ضعف تاریخی که دیگر ویژهگی شده است در ویکیپدیای فارسی که عملا ویکیپدیای ایرانی است نیز دارد به وضوع خود را نشان میدهد. و این است که کار را بهجایی میرسانند که همچون اخوان ثالث بگوییم!«نادری پیدا نخواهد شد امید/ کاشکی اسکندری پیدا شود» امیدوارم قبل از پیدا شدن سروکلهی اسکندر یعقوب لیثی از راه برسد و ویکیپدیای فارسی را نجات دهد. عزیزی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)
- شما فکر میکنید اگر این تئوری ها و نظریه های یعقوب لیث (که مثلا خیلی هم آدم درست و حسابی بوده و تاریخچه درخشانی هم دارد) را عملی کنیم و از بیخ و بن ریشه تاریخی و فرهنگی و دینی خودمان را محکم بکنیم و قلع و قمع کنیم تمام مشکلات ما و تمام پارادوکس های ما از بیخ و بن حل میشود؟ یا اینکه چند صد سال یا چند هزار سال دیگر هم باید وقت تلف شود تا اینها از روش آزمون و خطا در بیاید؟ عزیز من مسئله اینجاست که در نهایت از حقیقت و واقعیت در این دنیا نمیتوان گریخت و هیچ کس از مکافات عمل خود نمی تواند رهایی یابد و گناه خود را به گردن دیگری نمیتواند بیندازد. مثلا ما از همین تکنولوژی و تمدن بشری که در چند صد سال اخیر وارد کشورمان شده خیلی خوب استفاده کرده ایم؟ پس این همه آلودگی های زیست محیطی که بلای جان مردم شده این همه تعارض ها این همه پارادوکس ها و ستم ها از کجا آمده اند؟ آیا واقعا ملل دیگر مثل اعراب یا انگلیس مسئول این همه گرفتاری کنونی ما هستند و همه اینها را اجنبی ها و بیگانه ها کرده اند؟ یا اینکه ما خودمان مسبب همه اینهاییم؟Pastorals2007 ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)
- من منظورم این نبود که خداینکرده بزنیم زیر کاسهکوزهٔ اسلام و ملحد شویم. گناه بدبختیهای کنونی را هم برگردن اعراب یا بیگانگان نینداختم. فقط میگویم کار را باید درست و اساسی انجام داد و با مسئله مستقیم سرشاخ شد. یعقوب لیث این خاصیت را داشت. همین. بهآفرید ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۶ (UTC)
- منظور من همین جوهره بود:«سرشاخ شدن مستقیم با مسئله» و انتقادم از شما و سایر دوستان همین است که چرا با مسائل ویکیپدیای فارسی مستقیم سرشاخ نمیشوید؟ عزیزی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۶ (UTC)
- من منظورم این نبود که خداینکرده بزنیم زیر کاسهکوزهٔ اسلام و ملحد شویم. گناه بدبختیهای کنونی را هم برگردن اعراب یا بیگانگان نینداختم. فقط میگویم کار را باید درست و اساسی انجام داد و با مسئله مستقیم سرشاخ شد. یعقوب لیث این خاصیت را داشت. همین. بهآفرید ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۶ (UTC)
- چه خوش گفت Aparhizi که این حرفها ربطی به قهوهخانه ویکیپدیا ندارد! حسام ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)
- ببخشید میان کلامتان فقط خواستم در مورد یکی از راهکارهای اخیر در هنگام بارآمدن افتضاحی ازین دست، به راه حل « ناناشی» (همان نادانشنامه ای است) آفتابه آب جوش که در افواه چند دهه اخیر مردم ثبت است اشاره کنم که در مانور طرح ارتقاء«خانواده!» توسط حاج خانم اجرا شد. D:
- در ضمن حسام جان، تورو خدا از اون بالا اینقد مارو عاق ویکی پدیایی نکن، اینا حرفای قهوه خانه ای است دیگر!اگر جاش اینجا نیست پس قهوه خانه را جمع کنید (قلیان که نمیدید!) سر درش هم بنویسید که چه و چه، لااقل یک کرسی خانه بزنید، تا بیاییم اشعار خود را آنجا بخوانیم;)صادق بهرامی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)
- سر درش نوشته شده است. شما نخواندهاید. حسام ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)
- عزیزی عزیز، اگر هرکدام از ما در همین ویکیپدیا یک یعقوب لیث، نادر یا بهآفرید باشیم، کار این دانشنامه خیلی خوب راه میافتد. نیازی به اسکندر برای نجات اینجا نیست.علی عظیمی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۵ (UTC)
- سر درش نوشته شده است. شما نخواندهاید. حسام ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)
- شما فکر میکنید اگر این تئوری ها و نظریه های یعقوب لیث (که مثلا خیلی هم آدم درست و حسابی بوده و تاریخچه درخشانی هم دارد) را عملی کنیم و از بیخ و بن ریشه تاریخی و فرهنگی و دینی خودمان را محکم بکنیم و قلع و قمع کنیم تمام مشکلات ما و تمام پارادوکس های ما از بیخ و بن حل میشود؟ یا اینکه چند صد سال یا چند هزار سال دیگر هم باید وقت تلف شود تا اینها از روش آزمون و خطا در بیاید؟ عزیز من مسئله اینجاست که در نهایت از حقیقت و واقعیت در این دنیا نمیتوان گریخت و هیچ کس از مکافات عمل خود نمی تواند رهایی یابد و گناه خود را به گردن دیگری نمیتواند بیندازد. مثلا ما از همین تکنولوژی و تمدن بشری که در چند صد سال اخیر وارد کشورمان شده خیلی خوب استفاده کرده ایم؟ پس این همه آلودگی های زیست محیطی که بلای جان مردم شده این همه تعارض ها این همه پارادوکس ها و ستم ها از کجا آمده اند؟ آیا واقعا ملل دیگر مثل اعراب یا انگلیس مسئول این همه گرفتاری کنونی ما هستند و همه اینها را اجنبی ها و بیگانه ها کرده اند؟ یا اینکه ما خودمان مسبب همه اینهاییم؟Pastorals2007 ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)
- امیدوارم همینطور شود. برای آزمایش الان ویکیپدیای فارسی دیوانسالار منتخب نداره شما ببنید میتوانید دیوانسالاری منتخب برای ویکیپدیای فارسی پیدا کنید. این قدم اول. عزیزی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)
- درود به همه دوستان، اگر نیاز به یک دیوان سالار منتخب و شایسته برای ویکی ضروری است، پس چرا در این خصوص نظرخواهی و رای گیری صورت نمگیرد؟ آیا انتخاب دیوان سالار توسط کاربران خلاف سیاستهاست؟ سیمرغ کوچولو ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۳ (UTC)
ویکیپدیا:کمیته داوری ندارد![ویرایش]
پیشنهاد میکنم برای راه اندازی مجدد انتخابات و بفرجام رساندن « اعضای هیات داوری » یا « حل اختلاف » موضوع در صفحه اصلی یا جایی که صلاح می دانید در دید کاربران قرار گیرد.در همکاری هفته گذاشتم، آقا مرتضا گفت جاش اینجا نیست.در تابلوی اعلان مدیران هم جایش نبود. آمدم اینجا. لطفا نظر دهید.صادق بهرامی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۱ (UTC)
- بعید می دانم بگذارند به نتیجه برسد.نرسی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۴ (UTC)
- کاش ارادهی جمعی قوی حول این موضوع شکل بگیرد تا یکی از ستونهای اساسی ویکیپدیای فارسی برقرار شود. عزیزی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)
- همین الان شاهد از غیب رسید! در ادامه سخنان دوستان درباب تحقیر زن در فرهنگ ایرانی مطلبی نوشته بودم که مدیر بیطرف"حسام" آنرا واگردانی و تهدید به قطع دسترسی کرده است! نرسی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۶ (UTC)
- کاربر گرامی اینجا یک دانشنامه است. سعی کنید مطالبی که درج میکنید دانشنامه ای و علمی بوده باشد و انصاف در آن رعایت شود و همه ابعاد را برسی کند و واکاوی یک جانبه در آن موضوع نباشد. زن در فرهنگ ایرانی به معنای اعم فرهنگ ایرانی تحقیر نشدهاست. همچنین در آخر مقاله ننویسید: آره رفیق ، اینها بخشی از بیانات فلاسفه و دانشمندان ماست در باب زن. Pastorals2007 ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۳ (UTC)
دانشنامه فارسی؟[ویرایش]
کسی میداند بزرگترین دانشنامه فارسی کدام است و چند نوشتار دارد؟ بد نیست بتوانیم وضعیت خودمان را در ویکیپدیا با دانشنامههای فارسی دیگر (اگر وجود دارند) ارزیابی کنیم. علی عظیمی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)
- روزبه یکبار سعی داشت چنین ارزیابی انجام دهید هرچند با عکسالعمل خوبی مواجه نشد. خودتان ببینید. حسام ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۷ (UTC)
- از لحاظ تعداد مقالات بی شک بر تر و بی همتا است. اما از لحاظ عمق و محتوی ابدا. دانشنامه های دیگر توسط اساتید فن نگاشته شده ( که البته دریافتی مادی و اعتبار معنوی هم از فعالیت در آن کسب کرده اند) اما بی اجر بودن فعالیت در ویکی باعث می شود کمتر متخصصی در کشوری که یک املت نزدیک هزار تومان تمام می شود برای ویراش در آن وقت صرف کند. نرسی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
- قاعدتا تعداد نوشتارهای ویکیپدیا باید خیلی بیشتر از دایرةالمعارف ۳ جلدی مصاحب باشد. با این احتساب میتوان گفت که ویکیپدیا از نظر حجم مطلب بزرگترین دانشنامه فارسی است که تابحال بوجود آمده! این خودش افتخار بزرگی است. ضمنا ویکیپدیا ذاتاً بهروز است و مصاحب نه! این هم ۲ تا مزیت. گاهی بد نیست نیمه پُر لیوان را هم ببینیم. علی عظیمی ۱۷ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)